loading...
سایت تفریح و سرگرمی،مطالب جنجالی،عکس ها و پست های فیس بوکی،استخدام،کاریابی،جوک،اس ام اس،اخبار،عکس،جدیدترین اخبار استخدامی،قیمت طلا و
مدیر بازدید : 148 جمعه 13 تیر 1393 نظرات (0)

آثار و فوايد روزه

مهم ترين اثر روزه بعد تربيتي آن است. روزه روح آدمي را لطيف و اراده انسان را «قوي» و غرائز او را «تعديل» مي کند.
از مرتاضان، که از خودداري هاي مخصوص به تطهير روح مي پردازند، گرفته تا صوفيان، که چله نشينند و امساک از اصول آنها است، و عارفان که مي گويند: «اندرون از طعام خالي دار تا در او نور معرفت بيني.» همگي نقش محوري روزه در خودسازي و تهذيب نفس را باور دارند؛ زيرا روزه، تمرين مقاومت و آمادگي روحي در خودسازي اخلاق و تهذيب نفس بر دو پايه استوار است:
الف) تخليه؛ يعين پاکسازي و تصفيه ي روح از عادات ناپسند و آلودگي هاي مادي که مقدمه ي آن شناخت صفات پسنديده و ناپسند است.
ب) تحليه؛ يعني آراستن نفس به صفات پسنديده و مطلوب انساني، مانند تقوا که از حکمت هاي روزه است « لعلکم تتقون.»(1)
روزه بستر مناسبي براي ايجاد تقوا فراهم مي سازد. افرادي که ساليانه، يک دوره يک ماهه اي را براي مبارزه با خواسته هاي دروني مي گذرانند، از آمادگي رزمي و دفاعي بيشتري برخوردارند. پيامبر اکرم (ص) شکم چراني و شهوت جنسي را از جمله سه امري برشمرد که پس از خويش، براي امتش نسبت به آنها بيمناک بود.
و نيز از کلام گوهر بار آن حضرت است که فرمود: «اولين چيزهايي که موجب گرفتاري انسان در آتش جهنم است، دهان (ابزار گناهان فراوان)، و فرج (ابزار شهوت جنسي) است.»
روزه دار بايد در حال روزه با وجود گرسنگي و تشنگي از غذا و آب، از بعضي لذات هم چشم بپوشد و عملاً ثابت کند که همچون حيوان، در بند اصطبل و علف نيست. او مي تواند کنترل امور نفس سرکش را به دست بگيرد و با تمرين هاي پيگير و خستگي ناپذير از وسوسه هاي دشوار شکم و شهوت بگذرد و بر هوس ها و شهوات خود مسلط گردد.
در حقيقت بزرگترين فلسفه ي روزه همين اثر تربيتي و معنوي آن است. انساني که انواع غذاها و نوشابه ها را در اختيار دارد و هر لحظه که تشنه و گرسنه شد به سراغ آن مي رود، مانند درختاني است که در پناه ديوارهاي باغ بر لب نهرها مي رويند، اين درختان نازپروده، بسيار کم مقاومت و کم دوامند. اگر چند روزي آب از پاي آنها قطع شود، پژمرده شده و خشک مي شوند؛ اما درختاني که در لابه لاي صخره ها در دل کوه ها و بيابان ها مي رويند و در همان اوان رشد، همواره با طوفان هاي سخت، آفتاب سوزان، سرماي زمستان و با انواع محروميت ها دست و پنجه نرم مي کنند، بسيار محکم و بادوام هستند.
روزه، آدمي را از عالم حيوانات جدا کرده و به جهان فرشتگان مي برد.
اگر پيامبر اسلام (ص) مي فرمايند: «الصوم جنه من النار؛ روزه سپري است در برابر آتش دوزخ.» (2) اشاره به همين موضوع است.
يعني روزه موجب غفران و آمرزش گناهان و معاصي انسان است، که به وسيله روزه نجات از آتش جهنم و عقوبت پروردگار حاصل مي شود.
در روايت آمده که امام علي (ع) از پيامبر اکرم (ص) پرسيدند: چه کنيم که شيطان از ما دور شود؟ حضرت فرمود: «الصوم يسود وجهه و الصدقه تکسر ظهره و الحب في الله و المواظبه علي العمل الصالح يقطع دابره و الاستغفار يقطع و تينه؛ روزه روي شيطان را سياه مي کند و انفاق در راه خدا پشت وي را مي شکند و دوست داشتن به خاطر خدا و مواظبت بر عمل نيک، دنباله او را قطع مي کند و استغفار رگ قلبش را قطع مي کند.»(3)
روزه دار روحيه ي تقوا را در خود زنده مي کند و اين مراقبت ثمربخش در ماه مبارک رمضان و در حال روزه بسيار آسان تر است چرا که گرسنگي و تشنگي و ديگر محدوديت هاي روزه شعله هاي سرکش غرايز حيواني و هوس ها را تا حد چشمگيري خاموش مي سازد و حتي اگر موقت هم باشد گريبان عقل و جان را از چنگال شهوت رها مي سازد و براي روزه دار زمينه آمادگي براي تمرين تقوا و پرهيزگاري فراهم مي شود و با مراقبت و تمرين پيايي در يک ماه نيروي بازدارنده از گناه در او به وجود مي آيد و خصلت خودداري در او ريشه مي گيرد و رشد مي کند و او با گذراندن اين برنامه يک ماهه توفيق مي يابد که پس از يک ماه روزه نيز پرهيزگار باقي بماند. بدين ترتيب به مقام پر ارج تقوا که به تعبير قرآن و فرموده پيشوايان معصوم ما کرامت انسان بدان وابسته است براي هميشه نائل آيد.

نقش روزه در تقويت اراده
 
انسان با روزه داري که، امساک در خوردن و آشاميدن و خودداري از برخي چيزهاي ديگر است در واقع با خواهش هاي خويش مي جنگد و در برابر غرايز خود مقاومت مي کند، تمرين اين عمل، اراده و تصميم را در انسان نيرومند مي سازد و جان را از قيد حکومت و سلطه هوس ها و خواهش ها مي رهاند. پيشوايان اسلام فرموده اند: «افضل الناس من جاهد هواه و اقوي الناس من غلب هواه؛ بهترين مردم کسي است که با هواي نفس مبارزه کند و نيرومندترين آنان کسي است که بر آن پيروز شود.»(4) پس روزه دارن بهترين مردمند چرا که با خواسته هاي نفساني مبارزه مي کنند و اگر با مراقبت و کوشش از روزه ي خويش بتوانند بر نفس خود مسلط شوند، از نيرومندترين مردم نيز خواهند بود.
ماه رمضان زمان مخصوصي است که بهترين فصل براي تربيت و تقويت ايمان و اراده مي باشد حضرت زهرا (س) در ضمن خطبه اي که در مسجد پيامبر (ص) ايراد نمود، فرمود:
«و الصيام تثبيتا للاخصلاص؛ (علل الشرايع، ص 236)
و روزه را خداوند قرار داد براي ثبات و استواري در اخلاص.»
شخص روزه دار، در درجه اول با مقاومت در برابر نيرومندترين خواسته هاي طبيعي و غريزي خود از خوردن و آشاميدن و غيره، اراده خود را محکم و تقويت مي نمايد و مهم ترين عادت هاي خويش را ترک و بر شهوات نفس خود مستقلاً حکومت مي کند. روزه روح و باطن انسان را از خواهش هاي ناشايسته پاک مي گرداند و صيقل مي دهد و صفاي باطن مي آورد زيرا وقتي شکم انسان از غذاها خالي شد. پرهيزگاري، امانت داري، صداقت و خلاصه انسانيت او تقويت شده و نور ايمان در قلب او تجلي مي کند.
حضرت عيسي بن مريم (ع) فرمود:
«يا معشر الحواريين جوعوا بطونکم لعل قلوبکم تري ربکم؛ (سفينه النجات، ج1، ص 180)
اي حواريين خالي نگه داريد شکم هاي خود را شايد پروردگار خود را از راه دل ببينيد.»

روزه و صبر
 
«صبر» از خصائلي است که در اخلاق اسلام بر آن بسيار تأکيد شده است، انسان مسلمان در زندگي فردي و اجتماعي خويش در راه هدف هايي مبارزه مي کند و با مشکلاتي نيز روبه رو است. بدون خصلت صبر، پيروزي بر مشکلات و رسيدن به هدف ها آسان نيست. صبر و مقاومت بر نيروي پايداري انسان مي افزايد و اراده را توانا مي سازد. هيچ جامعه اي اگر تحمل ناگواري ها را نداشته باشد، بر مشکلات مختلف و بر دشمنان خويش نمي تواند پيروز گردد. با صبر و مقاومت است که مي توان به پيکار ستمگران رفت و دست استعمارگران را کوتاه نمود و روزه به ويژه در روزهاي گرم و طولاني تابستان که فشار تشنگي طاقت فرسا مي شود، - به طور چشمگيري به انسان صبر و مقاومت مي بخشد و تحمل رنج و سختي را بر آدمي آسان مي سازد.
قرآن کريم با توجه به همين اثر، از روزه به صبر تعبير کرده است: و استعينوا بالصبر و الصلوه... از صبر (روزه) ... و از نماز کمک بگيريد... .
امامان معصوم ما (ع) «صبر» را در اين آيه به روزه تفسير کرده اند و پيامبر گرامي (ص) نيز ماه رمضان را ماه صبر ناميده اند: «شهر الصبر و ان الصبر ثوابه الجنه؛ (رمضان) ماه صبر است و پاداش صبر بهشت است.»(5)

روزه و قناعت
 
اسلام بر خلاف مکاتب مادي شرق و غرب، دنيا و نعمت هاي مادي آن را وسيله اي براي تکامل معنوي و رسيدن به سعادت جاويد مي داند و به همين دليل فرهنگ اسلام فرهنگ لذت جويي و مصرف نيست بلکه فرهنگ قناعت و ايثار است. در روش هاي مادي تن آدمي و خور و خواب آن اصالت دارد و حرص و آز براي برخورداري بيشتر گريبانگير افراد است و در اسلام اصالت با معنويت انسان است و قناعت و ايثار و فداکاري از راههاي وصول به مراتب بلند انسانيت محسوب مي شود.
روزه، فريضه اي است که مسلمانان را از غرقه شدن در مادي گرايي و حرص و آز براي لذت هاي مادي و مسابقه براي مصرف و تن پروري مي رهاند و به او مي آموزد که به فکر ديگران باشد و بر خواهش هاي جسماني خويش مسلط گردد و به مصرف به مقدار نياز قناعت ورزد و از اسراف و تبذير بپرهيزد. روزه به مسلمانان مي آموزد که با کم هم مي توان زيست و حرص و طمع فقط غرق شدن در ماديات و انحراف از معنويات است و براي زيستن لازم نيست که با همه وجود به تن و لذت هاي آن پرداخت.

آثار اجتماعي اخلاقي روزه
 
نظام طبقاتي و فاصله ي زياد ميان تهيدستان و مرفهين، يکي از عوامل نارضايتي در نظام و اجتماع است. به هر ميزان فاصله ي طبقاتي، عميق تر گردد، ناهنجاري هاي اجتماعي و مفاسد اخلاقي بيشتر مي شوند و گروه تهيدست به واسطه هاي فشارهاي اقتصادي و محروميت هاي اجتماعي نسبت به توانگران، دچار حس حسد و کينه مي شوند تا آنجا که کار به خشونت هاي اجتماعي مي رسد.
شريعت حيات بخش اسلام با تکيه بر اصل «عدالت اجتماعي»، نهايت تلاش و کوشش را در تنظيم روابط جامعه به کار برده و از آنجا که طبيعت بشر به واسطه استعدادها و توانمندي هاي فردي، مختلف است، همواره در حال تلاش بوده تا با جعل احکام و دستورهاي گوناگون، آن اختلاف طبيعي را نيز به حداقل برساند، از جمله اين احکام، «روزه» است. که شرايطي را پديد مي آورد تا ثروتمندان با درک موقعيت محرومان، فشارهاي اقتصادي و رنج هاي اجتماعي آنان را درک کنند و کاهش دهند و با اين اقدام، جامعه را از پريشاني و نارضايتي، پاک مي سازد و روحيه برادري و همگرايي را در آنان به وجود مي آورد. هنگامي که «هشام بن حکم» از امام صادق (ع) فلسفه روزه را مي پرسد، حضرت مي فرمايد:
«به راستي خداوند روزه را واجب کرد، تا به وسيله آن بين تهيدستان و ثروتمندان برابري ايجاد کند و ثروتمندان هرگز درد گرسنگي و فقر را احساس نکرده اند و هرگاه [خوردني و آشاميدني] را اراده نموده اند برايشان ميسر بوده است، پس خداوند متعال «روزه را واجب نمود» تا بين بندگانش از فقير و غني، مساوات و برابري به وجود آورد (هر دو گروه رنج گرسنگي و تشنگي را بکشند) سرمايه داران مسلمان گرسنگي و درد فقيران را لمس نمايند تا بر آنان شفقت ورزند و ترحم کنند.» (6)
پيشوايان گرامي دين، در روايات و ادعيه اسلامي ماه رمضان را ماه مواسات ناميده اند. از نتايج بارز روزه برانگيختن حس همدردي نسبت به مستمندان و همنوعان تنگدست است، آنان که زندگي آسوده اي دارند و رنج فقر و طعم گرسنگي را نچشيده اند، ممکن است از حال مستمندان غافل بمانند و روزه وسيله اي است که آنان را از غفلت مي رهاند و رنج مستمندان را به ياد آنان مي آورد تا به دستگيري فقيران همت گمارند و به درد دل آنان برسند.
يکي از آثار و برکات اخلاقي و معنوي روزه اين است که انسان با گرسنگي و تشنگي، به ياد گرسنگي و عطش روزه قيامت مي افتد و تصميم مي گيرد براي روز قيامت توشه اي آماده کند روز قيامت گرماي طاقت فرسا دارد. و همگي در آن روز از شدت گرما عرق ريزان و تشنه مي شوند.
پيامبر اکرم (ص) در «خطبه شعبانيه» مي فرمايد: «با گرسنگي و تشنگي خويش در روزه رمضان به ياد گرسنگي و تشنگي روز قيامت باشيد.»(7)
کسي که روزه مي گيرد و تممي روز را با وجود اينکه به انواع خوردني ها و آشاميدني ها دسترسي دارد، در عين حال امساک مي کند، جز اخلاص به پيشگاه حق تعالي غرضي ديگر ندارد و کسي که به پيشگاه خداوند متعال اخلاص ورزد، مورد قبول درگاه خدا مي شود.

آثار بهداشتي و درماني روزه
 
روزه، افزون بر فوائد تربيتي و اجتماعي فوائد بهداشتي نيز دارد. روزه تمام دستگاه هاي بدن را از خستگي مدام رها مي سازد، عمر را طولاني مي کند، به جسم نشاط تازه اي مي بخشد و آدمي را از کسالت و سستي در مي آورد، از بيماري و دردها آزاد مي سازد و چاقي زياد را از بين مي برد.
روزه سبب مي شود که ذخاير مخصوص گليکوژن يا چربي بدن از نقاط مختلف برداشته شوند و به مصرف سوخت و ساز داخلي برسند و مسلم است که بدن در حال روزه ابتدا چربي هاي زير جلدي را به مصرف رسانده و به تدريج نوبت به چربي هاي احشا مي رسد.
دکتر «الکسيس کارل» در کتاب «انسان، موجود ناشناخته» مي نويسد: «با روزه داري، قند خون در کبد مي ريزد و چربي هايي که در زير پوست ذخيره شده اند و پروتئين هاي عضلات و غدد و سلول هاي کبدي آزاد مي شوند و به مصرف تغذيه مي رسند.»
وي مي گويد: «لزوم روزه داري در تمام اديان تأکيد شده است. در روزه، ابتدا گرسنگي و گاهي نوعي تحريک عصبي و بعد ضعفي احساس مي شود، ولي در عين حال، کيفيات پوشيده اي که اهميت زيادي دارند، به فعاليت مي افتند و بالاخره تمام اعضا، مواد خاص خود را براي نگهداري و تعادل محيط داخلي و قلب، قرباني مي کنند و به اين ترتيب روزه تمام بافت هاي بدني را مي شويد (خانه تکاني مي کند) و آنها را تازه مي کند.»
دکتر «ژان فرموزان» روش معالجه با روزه را، به شست و شوي اعضاي بدن تعبير مي کند، که در آغاز روزه داري، زبان باردار است، عرق بدن زياد است، دهان بدبو است و گاه آب از بيني راه مي افتد، که همه اينها علامت شروع شست و شوي کامل بدن است. پس از سه چهار روز بو برطرف مي شود، اسيد اوريک ادرار کاهش مي يابد و شخص احساس سبکي و خوشي خارق العاده اي مي کند. در اين حال اعضا هم استراحتي کافي دارند.
دکتر «تومانياس» درباره فوائد بهداشتي روزه داري مي نويسد: «فايده بزرگ کم خوردن و پرهيز نمودن از غذاها در مدت کوتاه، آن است که چون معده و طول مدت يازده ماه مرتب پر از غذا بوده، در مدت يک ماه روزه داري مواد غذايي خود را دفع مي کند و همين طور کبد که براي هضم غذا مجبور است دائماً صفراي خود را مصرف کند، در مدت سي روز ترشحات صفراوي را صرف حل کردن باقيمانده غذاي جمع شده خواهد کرد. دستگاه هاضمه در نتيجه کم خوردن غذا، اندکي فراغت حاصل نموده و رفع خستگي مي نمايد. روزه، يعني کم خوردن و کم آشاميدن در مدت معيني از سال و اين بهترين راه معالجه و حفظ تندرستي است، که طب قديم و جديد را از اين جهت متوجه خود ساخته است. به ويژه امراضي که بر دستگاه هاضمه، بخصوص کليه و کبد عارض مي شود و توسط دارو نمي تواند آنها را درمان کرد، روزه به خوبي معالجه مي نمايد. چنانچه بهترين دارو براي برطرف ساختن سوء هاضمه نيز روزه گرفتن است. بيماري مخصوص کبد نيز که موجب يرقان مي گردد، بهترين طريق درمانش همانا روزه گرفتن است؛ زيرا ايجاد اين امراض اغلب اوقات به واسطه خستگي کبد است که در هنگام زيادي عمل و فعاليت نمي تواند صفرا را از خود بگيرد.»
دکتر «گوئل پا» فرانسوي مي گويد:
«چهار پنجم بيماري ها از تخمير غذا در روده ها ناشي مي شود که همه با روزه اصلاح مي گردد.»
دکتر «آلکسي سوفورين» مي نويسد: «جسم به هنگام روزه به جاي غذا از مواد باقيمانده در بدن استفاده کرده و آنها را مصرف مي کند و بدين وسيله مواد کثيف و عفوني اي که در جسم است و ريشه و خميره بيماري ها از آنهاست، از بين مي رود، روزه سبب بهبودي همه بيماري ها است. بنابراين، شايسته است که جسم خود را به وسيله روزه، نظيف و پاکيزه کنيد.»
بيماري هايي را که اين دانشمندان توانسته اند به وسيله روزه معالجه نمايند به قرار ذيل است: «نوراستني، التهاب معده، التهاب حنجره، سفليس، سل، درد چشم، زکام مزمن، درد سينه، نفخ و ورم ريه ها، بيماري هاي عصبي، لرزش اندام، استسقاء، فلج، کم خوني، اضطراب روحي، ضعف عمومي بدن، بيماري کبد، مالاريا و بالاخره تضعيف غده هاي سرطاني و ترک اعتياد.»
دکتر «کاريو» آمريکايي مي نويسد: «هر شخص بيمار بايد در سال مدتي از غذا پرهيز کند؛ زيرا مادامي که غذا به تن مي رسد، ميکروب ها در حال رشدند، ولي هنگامي که از غذا پرهيز شود، ميکروب ها رو به ضعف مي روند.»
وي همچنين مي افزايد: «روزه اي که اسلام واجب کرده است، بزرگترين ضامن سلامتي تن است.»
روزه کمک شاياني به بهبود عوارض برخي بيماري ها است، نظير:
1- هنگامي که نارسايي هاي معده و روده، بيمار را دچار دل دردهاي شديد مي کند.
2- زماني که بر اثر پرخوري و کم حرکتي، وزن بدن زياد مي شود.
3- در بيماران مبتلا به فشار خون.
4- در بيماري قند.
از مطالب ياد شده درباره فايده بهداشتي درماني روزه درمي يابيم که امروزه در علم پزشکي به اثبات رسيده که عامل بسياري از بيماري ها زياده روي در خوردن و آشاميدن و عدم رعايت بهداشت تغذيه است.
پيام آور بزرگ اسلام، پيامبر اکرم (ص) قرن ها پيش، اين مطلب را در کلامي ژرف چنين فرمود: معده، خانه تمام دردهاست و پرهيز و امساک بالاترين داروهاست.
همچنين ايشان فرموده اند: «روزه بگيريد تا سالم بمانيد.» (8) و نيز در روايات بسياري پيشوايان گرامي اسلام فرموده اند: «معده آدمي خانه بيماري هاي اوست و پرهيز از غذا درمان آن است.»
با روزه و امساک مي توان بيماري ها را بهبود بخشيد و معالجه کرد. البته در صورتي که با اعتدال و به دور از هر گونه زياده روي باشد و در هنگام سحر و افطار در خوردن و آشاميدن افراط نشود.
متأسفانه برخي افراد شکم پرست که از روزه گرفتن دوري مي کنند، با استدلال هاي نادرست به دنبال مضر دانستن روزه هستند. آنها معتقدند که: «روزه موجب زخم معده مي شود.» که البته اين باور اشتباهي است زيرا روزه باعث استراحت معده است و در حال روزه اسيد معده به جاي غذا به وسيله صفرا خنثي مي شود و هيچ گونه زخمي ايجاد نمي گردد.

آثار عرفاني الهي روزه
 
در حديث قدسي آمده: که خداي تعالي فرمود: از ميان اعمال و عبادات فرزندان آدم، فقط «روزه» براي من است و من پاداش روزه ام.(9)
اين روايات را شيعه و سني البته با اندکي اختلاف نقل کرده اند و وجه اينکه روزه براي خداي متعال است، اين است که تنها عبادتي است که از امور عدمي تشکيل مي شود، به خلاف عبادات ديگر، از قبيل نماز، و حج و امثال آن، که از امور وجودي هم در آنها دخالت دارند، و روشن است که فعل وجودي نمي تواند محض و خالص در اظهار عبوديت عبد و ربوبيت خداي متعال باشد؛ زيرا خالي از نقايص مادي و آفت محدوديت و اثبات انانيت نيست، و ممکن است در انجام آن قصد غير خدا؛ (ريا) نيز به ميان آيد، و سهمي از آن را براي غير خدا انجام دهد، چنان که در موارد ريا و سمعه و سجده براي غير خدا اين آفات مشاهده مي شود، به خلاف عملي که همه آن نفي است، يعني روزه که عبارت است از نخوردن، ننوشيدن، و ترک بسياري از مشتهيات ديگر که صاحبش خود را بالاتر از اسارت در برابر ماديات مي بيند، و با خويشتن داري خود را از لوث شهوات نفس پاک نگه مي دارد، و اين امور عدمي چيزي نيست که غير خدا هم سهمي از آن داشته باشد؛ زيرا امري است تنها ميان بنده و پرودگارش (پنهان از چشم ديگران است) و طبعاً کسي جز خدا از آن باخبر نمي شود.
و اينکه فرمود: «و انا اجزي به » اگر واژه «اجزي به» را به صيغه معلوم بخوانيم، يعني من جزاي آن را مي دهم، آن وقت دلالت مي کند بر اينکه در دادن اجر به بنده، کسي ميان او و خدا فاصله و واسطه نمي شود، همان طور که بنده هم در بندگي و عبادت خدا به وسيله روزه کسي را دخيل قرار نداد، و نگذاشت کسي از روزه درايش با خبر شود، چنان که درباره صدقه آمده است: صدقه را تنها خدا مي گيرد، و بين صدقه دهنده و خدا کسي واسطه نيست، و در قرآن کريم نيز آمده: «و ياخذ الصدقات؛ و فقط خداوند مي گيرد صدقات را.»(10)
و اما اگر «أجزي به» را به صيغه مجهول بخوانيم، معنايش اين مي شود: خود من (خدا) جزاي روزه قرار مي گيرم.
علامه طباطبايي (ره) درباره اين حديث مي نويسد: در اين صورت کنايه از نزديکي روزه دار به خداي تعالي است. بر سالکان حق اهل تحقيق پوشيده نيست که اين حديث شريف داراي معناي بلندي است که سزاوار بود دانشمند بزرگواري چون علامه طباطبايي درباره آن سخن مي گفت. ولي به هر حال درک معناي اين حديث بسيار مشکل است؛ زيرا تساوي ميان کالا و بهاي آن از بديهيات عقلايي است و درباره پاداش اعمال بندگان، هر چه خداوند عطا فرمايد، تفضل است و کسي از او حق مطالبه ندارد. از اين رو، معقول است حق تعالي، عدل جان انسان را، فردوس برين، قرار دهد، آنگونه که فرموده است: «خداوند از مؤمنان جان ها و اموال شان را خريداري مي کند که [در برابرش] بهشت براي آنان باشد...» يا درباره روزه داران آمده است، که باب مخصوصي در بهشت دارند، «ان للجنه بابا يدعي الريان لايد خل منه الا الصائمون».
به هر حال معناي اينکه خداوند متعال پاداش روزه دار است، «من پاداش روزه ام اين است که من خود را به روزه دار مي دهم؛ خودم را به او مي دهم، يعني او را خدايي مي کنم و اين، همان است که در روايت آمده است که اخلاق تان را خدايي کنيد. (تخلقوا باخلاق الله) يعني انسان «خدا گونه» شود. چنانکه در حديث قدسي آمده است: «... وقتي بنده ام در اثر عبادت و کارهاي شايسته به من نزديک شود، او را دوست خواهم داشت و در نتيجه آن، من چشم او مي شوم که به توسط من مي بيند و زبان و دست او هستم، به طوري که او به توسط من مي گويد و مي گيرد.»
شايان ذکر است که روزه اي اين پاداش را دارد که تمام اعضا و بدن و قلب آدمي صائم (روزه دار) باشد. در اين صورت شخص به گونه اي از ماديات فاصله مي گيرد و با عالم عقل که نزديکترين موجود به خداست نزديک مي شود، تا جايي که فاني در اراده خدا مي گردد و به مبدأ مطلق اتصال مي يابد و به مقام صائمين واقعي (خواص الخواص) مي رسد.
امير مؤمنان علي (ع) نيز به همين مرتبه اشاره مي فرمايد: «صيام القلب عن الفکر في الاثام افضل من صيام البطن عن الطعام؛ روزه دل از انديشه ي گناهان برتر از روزه شکم از خوردن و آشاميدن است.»(11) و البته اين بدان معنا نيست که ظاهر روزه و امساک از خوردن و آشاميدن را رها کنيم بلکه لازم است به آن اکتفا ننماييم و همراه با آن بکوشيم که به نتايج معنوي روزه نيز برسيم.

پي‌نوشت‌ها:
 

مدیر بازدید : 139 جمعه 13 تیر 1393 نظرات (0)

آثار و برکات روزه

مقدمه

خداوند متعال به مقتضای ربوبیت خود، برای تربیت بشر و رساندن او به کمال شایسته خویش یک سلسله عبادات و وظایف اخلاقی معین فرموده است تا آدمی در سایه عمل به آن عبادات و به کار بستن وظایف به کمالی که برای آن آفریده شده است.، برسد و بهره خود را از نعمات خداوندی به دست آورد؛ زیرا تا هنگامی که بشر گرفتار رذایل اخلاقی است و کردارهای زشت و ناروا گریبانگیر اوست، نیروهای معنوی و قوای روحانی او همچنان در مرحله استعداد باقی مانده و پا به عرصه فعلیت نخواهد گذاشت و تا چنین نشود و استعدادها ظهور نکند، به دلیل عدم سنخیت با عالم معنا درک آن لذایذ و نعمت ها برای او امکان پذیر نخواهد بود.

ماه مبارک رمضان، فرصت مغتنمی فرا راه انسان قرار می دهد تا مجموعه ای از عبادات را به عنوان تکلیف انسانی بجا آورده و در پرتو صفای باطن، نورانیت زمین را نیز فزونی بخشد. خاکیان در این ایام و لیالی متبرکه که فاصله زمین به حداقل می رسد، آن چنان بال و پر می گیرند که برتر از ملائک، حضور گرم ذات اقدس پروردگار را نیز حس می کنند. همه این دستاوردها را باید مدیون «روزه» و «امساک» دانست که مهم ترین عبادات ماه رمضان است. روزه، ابعاد گوناگونی دارد و آثار فراوانی از نظر مادی و معنوی در وجود انسان می گذارد. ازاین رو، در این نوشتار مختصر برآنیم تا گوشه هایی از آثار و برکات عظیم این فریضه الهی را بیان نماییم.
مفهوم روزه

واژه «صوم»، یعنی روزه در لغت به معنای خودداری از عمل است برای مثال، صوم از خوردن و نوشیدن و... به همین سبب واژه «صمت» یا سکوت نیز صوم می گویند؛ زیرا آن هم خودداری از سخن گفتن است و نیز گفته اند هر چیزی که از حرکت باز ماند، آن را صوم می گویند و «صامت الریح» به معنای بازماندن باد از حرکت است. بنابراین، اهل صوم در لغت به معنای امساک، پرهیز و خودداری است.(1)

البته چه بسا در معنای آن این قید را اضافه کرده باشند که به معنای خودداری از کارهای مخصوصی است که دل آدمی مشتاق آن باشد و اشتهای آن را داشته باشد.(2)

اما صوم (روزه) در فرهنگ و شریعت دینی عبارت از خودداری و پرهیز از چیزهایی خاص در زمان معین است.
روزه در قرآن

در قرآن کریم و روایات تعبیرات متعدد از روزه شده، گاهی به عنوان «صبر» به آن سفارش شده است؛ چنان که می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا، استعینوا بالصبر و الصلوه...؛(3) ای کسانی که ایمان آورده اید! از صبر (روزه) و نماز استمداد نمایید. و زمانی به «سیاحت» چنان که در حالات متقین می فرماید: «سیاحت کنندگان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان.»(4)

و اغلب از آن به «صوم» و «صیام» تعبیر شده، چنان که درباره اصل مشروعیت روزه می فرماید:

«یا ایها الذین آمنوا، کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون»(5) ای کسانی که ایمان آورده اید روزه بر شما واجب شده همان طور که بر اقوام قبل از شما واجب شده بود، شاید با تقوا شوید.

در این آیه شریفه خداوند مهربان چون بنده اش را به روزه داری که همراه با مشقتهاست تکلیف نمود، در چند مورد نسبت به بنده روزه دار تلطف می نماید:

1ـ بنده خویش را به شرف و مدحت «یا ایها الذین آمنوا» ندا کرد، یعنی به ایمان و گرویدن به خویش؛ این گونه خطاب «ای کسانی که ایمان آورده اید» به منظور توجه دادن مردم به صفت ایمانشان است، و گرنه می فرمود: «ای مردم»، ولی خواست بفهماند با توجه به این که دارای ایمانید باید هر حکمی را که از ناحیه پروردگارتان می آید بپذیرید، هر چند که بر خلاف مشتهیات، و ناسازگار با عادات شما باشد.

2ـ «کُتِبَ» را به لفظ مجهول ذکر کرد، گر چه او نوشت و واجب نمود، اما چون روزه با رنج و مشقت همراه است به خود نسبت نداد، ولی آنجا که رحمت است به خود حواله می دهد، مانند، «قل الله کتب علی نفسه

الرحمه»(6) بگو از آن خدا است نوشت بر خویشتن رحمت را، آنچه شاق بود به خود حواله نکرد، ولی آنچه که بنده از آن متأذی است و نقص و معصیت است به خدا نسبت می دهد، شرمت باد ای انسان که آنچه بد آیند توست و عاملش تو هستی با این وجود آن را به خدا نسبت می دهی، نظیر این که گفته شود: خدایا! تو فقیرم کردی، تو بیمارم نمودی و....

3ـ فرمود: «کما کتب علی الذین من قبلکم» یعنی این روزه فقط بر شما مسلمانان (امت پیامبر اسلام) نهاده نشده، بلکه بر پیشینیان: امتهای گذشته و قبل از ظهور اسلام، امتهای انبیاء قبل، چون امت موسی و عیسی و غیر ایشان نیز واجب بوده است.

4ـ «لعلکم تتقون» که فایده آن به تو برمی گردد و شما را به زینت تقوا مفتخر می سازد.
تاریخچه روزه

آنچه در تاریخ آمده نشان دهنده این است که روزه فقط بر امت اسلام واجب نشده است، بلکه قبل از اسلام نیز بر امم گذشته واجب بوده است، ولی تفاوت آن در نحوه انجام و زمان آن بوده است. در تفسیر «فخر رازی» درباره چگونگی روزه گرفتن در گذشته چنین آمده است:

«خداوند ماه رمضان را بر یهود فرض کرد، ولی یهود روزه این ماه را ترک کردند و به گرفتن یک روز اکتفا نمودند و شاید آن همان روز غرق شدن فرعون بوده است.»(7)

درباره کیفیت روزه نصارا آمده است: اول ماه رمضان را روزه می گرفتند و چون با فصل گرما مواجه شدند آن فصل روزه را تغییر دادند و به ماه های شمسی انتقال دادند، که ثابت باشد و با تابستان مواجه نگردد. برای این تغییر، ده روز به آن افزودند. و آن گاه، سلطانی آمد و برای مشکلی، هفت روز روزه نذر نمود و مردم نصارا آن هفت روز را به روزه مربوطه اضافه نمودند و پادشاه دیگری سه روز به آن افزود که در مجموع روزه نصارا پنجاه روز شد.(8)

به حضرت یعقوب نیز چنین وحی شد: «خداوند تو را خاضع و روزه گیر کرد، طعامی از بهشت به تو داد که نه تو آن را می دانستی و نه پدرانت، تا تو را بیاموزد که انسان تنها به نان زنده نیست، بلکه به هر کلمه ای که از طرف خداوند صادر شود، انسان زنده می شود.»(9)
آثار و برکات روزه
1ـ اثر تربیتی، روانی

مهمترین اثر روزه بعد تربیتی و روانی آن است. روزه روح آدمی را تلطیف و اراده انسان را «قوی» و غرائز او را «تعدیل» می کند.

از مرتاضان و مهذبان نفوس، که از راه های مخصوص به خود به تطهیر روح می پردازند، گرفته که معتقدند: آنچه نفس را ناخوش آید، باید بدان پرداخت و روزه چنین است تا صوفیان، که چله نشینند و از اصولشان امساک است، و عارفان که می گویند: اندرون از طعام خالی دار تا در او نور معرفت بینی(10) همگی نقش محوری روزه در خودسازی و تهذیب نفس را باور دارند؛ زیرا روزه، تمرین مقاومت و آمادگی روحی در خودسازی است. برای این که اخلاق و تهذیب نفس بر دو پایه استوار است:

الف) تخلیه؛ یعنی پاکسازی و تصفیه روح از عادات ناپسند و آلودگی های مادی که مقدمه آن شناخت صفات پسندیده و ناپسند است.

ب) تحلیه؛ یعنی آراستن نفس به صفات پسندیده و مطلوب انسانی، مانند تقوا که از حکمت های روزه است «لعلکم تتقون».(11)

روزه کلاس کسب تقوا است، تمرینی برای متقی شدن است. افرادی که سالیانه، یک دوره یک ماهه ای برای شرکت در این پیکار درونی را می گذرانند، از آمادگی رزمی و دفاعی بیشتری برخوردارند. برای این که پیامبر اکرم(ص) شکم پرستی و شهوت جنسی را از جمله سه امری برشمرد که پس از خویش، برای امتش نسبت به آنها بیمناک بود.(12)

و نیز از کلام گوهر بار آن حضرت است که فرمود: «اولین چیزهایی که موجب گرفتاری انسان در آتش جهنم است، دهان (ابزار گناهان فراوان)، و فرج (ابزار شهوت جنسی) است».(13)

در ماه مبارک رمضان، از جمله اموری که روزه دار باید از آنان پرهیز کند، خوردن و آشامیدن و مسائل جنسی است. او باید در حال روزه با وجود گرسنگی و تشنگی از غذا و آب، از بعضی لذات چشم بپوشد و عملاً ثابت کند که همچون حیوان در بند اصطبل و علف نیست. او می تواند زمام امور نفس سرکش را به دست گیرد و با تمرینهای پیگیر و خستگی ناپذیر از رقبه های دشوار شکم و شهوت پرستی بگذرد و بر هوسها و شهوات خود مسلط گردد.

در حقیقت بزرگترین فلسفه روزه همین اثر تربیتی و معنوی آن است. انسانی که انواع غذاها و نوشابه ها در اختیار دارد و هر لحظه تشنه و گرسنه شد به سراغ آن می رود، همانند درختانی است که در پناه دیوارهای باغ بر لب نهرها می رویند، این درختان نازپرورده، بسیار کم مقاومت و کم دوامند. اگر چند روزی آب از پای آنها قطع شود، پژمرده می شوند و می خشکند؛ اما درختانی که در لابلای صخره ها در دل کوه های بیابانها می رویند و نوازشگر شاخه هایشان در همان اوان رشد و نمو، طوفانهای سخت و آفتاب سوزان و سرمای زمستان است و با انواع محرومیت ها دست به گریبانند، بسیار محکم و پر استقامت و سخت کوش و سخت جانند.

روزه نیز آدمی را از عالم حیوانات ترقی داده و به جهان فرشتگان صعود می دهد.

اگر پیامبر اسلام (ص) می فرمایند: «الصوم جنة من النار؛ روزه سپری است در برابر آتش دوزخ»(14)اشاره به این موضوع است.

و نیز امام علی (ع) می فرماید: «و صوم شهر رمضان فإنه جنة من العقاب»(15) و روزه ماه رمضان سپر است از عقاب الهی.

یعنی روزه موجب غفران و آمرزش گناهان و معاصی انسان است، که به وسیله روزه نجات از آتش جهنم و عقوبت پروردگار حاصل می شود.

در روایت آمده که امام علی (ع) از پیامبر اکرم (ص) پرسیدند: چه کنیم که شیطان از ما دور شود؟ حضرت فرمود: «الصوم یسود وجهه و الصدقة تکسر ظهره و الحب فی الله و المواظبة علی العمل الصالح یقطع دابره و الاستغفار یقطع وتینه»(16)روزه روی شیطان را سیاه می کند و و انفاق در راه خدا پشت وی را می شکند و دوست داشتن به خاطر خدا و مواظبت بر عمل نیک، دنباله او را قطع می کند و استغفار رگ قلبش را می برد.

روان و جان آدمی تنها گذرگاه رحمان نیست، بلکه گام های دهشت بار شیطان نیز گاه در آن طنین می کند. قلب هر چند «حرم» خداست، ولی گاه صدای نامحرم در حریم آن شنیده می شود و قاه قاه شیطان گستره آن را پر می کند. چه کنیم تا گناه به قلبمان راه پیدا نکند؟ چه کنیم تا رشته های مرئی و نامرئی که دست سیاه شیطان بر گردن دلمان می افکند، ما را به سراشیبی جهنم نکشاند؟ چه کنیم که «خودمان» باشیم و شفاف و روشن زندگی کنیم و خدا که آرامگاه همه پروازگران عرصه معرفت و محبت است، آشنای جانمان باشد و یاد او هم سایه لحظه ها و فرصت هایمان؛ هزاران راه پیش پای نهاده اند تا بیراهه و گژراهه ما را نرباید، هزاران نردبان به شوق زیارت قدم های ما آغوش گشوده اند تا ما اسارت خاک و زمین را نپسندیم و سمت آبی آسمان را گم نکنیم.

آری به فرموده رسول رهبر (ص)، روزه بزرگترین مانع وسوسه های شیطان و نردبان صعود و تقرب به پیشگاه خدای متعال است.

روزه، تمرین فشرده و سازنده برای نیکو شدن است. تمرین «گناه زدایی» و «خدا آشنایی» است.

فرصت فاصله گرفتن از پرتگاه ها و آفات و رهایی از افتادن در مرداب هوس خواهی، نفس پرستی و شکم بارگی است.

یازده ماه خزان زدگی و انجماد زمستانی روان و جان، به یک ماه «بهارانه» زیستن در هم شکسته و رمضان نور افشانی می کند.
2ـ اثر اجتماعی اخلاقی

نظام طبقاتی و فاصله های ژرف میان تهدستان و توانمندان، یکی از عوامل تنش زا و نارضایتی در نظام و اجتماعی است که به هر میزان فاصله اختلاف طبقاتی، عمیق تر گردد، ناهنجاریهای اجتماعی و مفاسد اخلاقی افزون تر می گردند و پیوسته آتش کینه و انتقام گروه تهیدست به واسطه های فشارهای اقتصادی و محرومیتهای اجتماعی نسبت به توانگران شعله ورتر می شود تا آن گاه که به مرحله انفجار و ناآرامیهای اجتماعی، می انجامد.

شریعت حیات بخش اسلام با تکیه بر اصل «عدالت اجتماعی»، نهایت تلاش و کوشش را در تنظیم روابط جامعه به کار برده و از آنجا که طبیعت بشر به واسطه استعدادها و توانمندیهای فردی مختلف است، ساعی بوده تا با جعل احکام و دستورهای گوناگون، آن اختلاف طبیعی را نیز به حد اقل برساند. از جمله این احکام، «روزه» است که اولاً به سبب آن، میان تمام افراد جامعه برابری و مساوات ایجاد می کند و ثانیا: شرایطی را پدید می آورد که تا ثروتمندان با درک موقعیت محرومان، فشارهای اقتصادی و رنجهای اجتماعی آنان را کاهش دهند و ثالثا: با این اقدام، جامعه را از پریشانی و نارضایتی، پیراسته می سازد و روحیه برادری و همگرایی را در میان آنان به وجود می آورد. ازاین رو، هنگامی که «هشام بن حکم» از امام صادق (ع) فلسفه روزه می پرسد، حضرت می فرماید:

«انما فرض الله الصیام لیستوی به الغنی و الفقیر و ذلک ان الغنی لم یکن لیجد مسّ الجوع و فیرحم الفقیر لان الغنی کلّما اراد شیئا قدر علیه، فأراد الله تعالی ان یسوّی بین خلقه و ان یذیق الغنی مسّ الجوع و الالم لیرقّ علی الضعیف و یرحم الجائع»(17)به راستی خداوند روزه را واجب کرد، تا به وسیله آن بین تهیدستان و ثروتمندان برابری ایجاد کنند و این برای آن است که ثروتمندان که هرگز درد گرسنگی و فقر را احساس نکرده اند، به فقیران رحم آورند، زیرا اغنیا، هرگاه (خوردنی و آشامیدنی) را اراده نموده اند (و هوس هر نوع مأکولات و مشروبات کردند) برایشان میسر است، پس خداوند متعال «روزه را واجب نمود» که تا بین بندگانش از فقیر و غنی، مساوات و برابری به وجود آورد، و این که سرمایه داران مسلمان گرسنگی و درد فقیران را لمس نمایند تا بر آنان شفقت ورزند و ترحم کنند.

یکی از آثار و برکات اخلاقی و معنوی روزه این است که انسان با گرسنگی و تشنگی، به یاد گرسنگی و عطش روز قیامت می افتد و تصمیم می گیرد برای آن روز واپسین توشه ای آماده سازد. بنابر آنچه که از آموزه های اصیل اسلامی فهمیده می شود، روزقیامت گرمای طاقت فرسایی دارد. چنان که امام علی (ع) می فرماید: «قدالجمهم العرق؛ عرق مانند لجام، اطراف دهان انسانها را گرفته است.»(18)این نوع تشبیه برای گرمای قیامت، نشانه شدت و سختی آن است. در روایتی دیگر از امام باقر (ع) درباره آیه شریفه «والیوم تجزون عذاب الهون» پرسیدند، حضرت فرمود: مراد از «عذاب الهون» تشنگی روز قیامت است.(19)

پیامبر اکرم (ص) در «خطبه شعبانیه» می فرماید: «واذکروا بجوعکم و عطشکم فیه جوع یوم القیامة و عطشه»(20)با گرسنگی و تشنگی خویش در روزه رمضان به یاد گرسنگی و تشنگی روز قیامت باشید.

و نیز در روایتی دیگر درباره خصلت هایی که خداوند به روزه دار عطا می کند، چنین می فرماید: «أوالخامسة امان من الجوع و العطش یوم القیامة»(21)یکی از خصلت های روزه دار این است که از تشنگی و گرسنگی قیامت در امان می باشد.

در روایتی از امام علی (ع) نقل شده که یکی از فلسفه های اخلاقی روزه آزمایش اخلاص انسانهاست. چنان که فرمود: «والصیام ابتلاء لاخلاص الخلق»(22)خداوند روزه را برای آزمایش اخلاص مردم واجب فرموده است.

معنای این کلام گوهربار حضرت این است که کسی که روزه می گیرد و تمامی روز را با وجود این که به انواع خوردنیها و آشامیدنیها دسترسی دارد، در عین حال امساک می کند، جز اخلاص به پیشگاه حق تعالی مفهومی دیگر ندارد و کسی که به پیشگاه خداوند متعال اخلاص ورزد، تمامی اوصافی که برای شخص صائم وجود دارد، شامل حالش می شود.
3ـ اثر بهداشتی و درمانی روزه

روزه، افزون بر فوائد تربیتی و اجتماعی و ...، فوائد بهداشتی نیز دارد. روزه تمام دستگاه های بدن را از خستگی مدام رها می سازد، عمر را طولانی می کند، به جسم نشاط تازه ای می بخشد و آدمی را از کسالت و سستی درمی آورد، از بیماری و دردها آزاد می سازد و چاقی زیاد را از بین می برد.

روزه، برای تعویض و تجدید چربیهای ذخیره شده بدن و کاهش ذخایر چربی گلیکوژنی اعضای مختلف بدن، روش منحصر به فردی است. گویا این که ارزش جنبه های معنوی و وظیفه روزه از نظر روانشناسی و بهداشت جسمی بیشتر است.(23)

روزه داری که امروزه آن در پزشکی به نام «رژیم»، در موارد مختلفی از بیماریها تجویز می کنند، سبب می شود که ذخایر مخصوص گلیکوژن یا چربی بدن از نقاط مختلف برداشته شوند و به مصرف احتراق داخلی یا انرژی خارجی و سوخت و ساز آن برسند و مسلم است که بدن در حال روزه ابتدا چربیهای زیر جلدی را به مصرف

رسانده و به تدریج نوبت به چربیهای احشا می رسد، ولی در هیچ صورتی، روزه داری، صدمه ای به نسوج عضلانی و استخوانی بدن وارد نمی سازد، مگر این که انسان مدتها گرسنه بماند و تمام ذخایر بدن از بین بروند، آن گاه نسوج عضلانی مورد استفاده خود بدن واقع می شوند.(24)

دکتر «الکسیس کارل» در کتاب «انسان، موجود ناشناخته» می نویسد: «با روزه داری، قند خون در کبد می ریزد و چربیهایی که در زیر پوست ذخیره شده اند و پروتئین های عضلات و غدد و سلول های کبدی آزاد می شوند و به مصرف تغذیه می رسند.»

وی می گوید: «لزوم روزه داری در تمام ادیان تأکید شده است. در روزه، ابتدا گرسنگی و گاهی نوعی تحریک عصبی و بعد ضعفی احساس می شود، ولی در عین حال، کیفیات پوشیده ای که اهمیت زیادی دارند، به فعالیت می افتند و بالأخره تمام اعضا، مواد خاص خود را برای نگهداری و تعادل محیط داخلی و قلب، قربانی می کنند و به این ترتیب روزه تمام بافت های بدنی را می شوید (خانه تکانی می کند) و آنها را تازه می کند.»(25)

دکتر «ژان فروموزان» روش معالجه با روزه را، شست و شوی اعضای بدن تعبیر می کند، که در آغاز روزه داری، زبان باردار است، عرق بدن زیاد است، دهان بدبو است و گاه آب از بینی راه می افتد، که همه اینها علامت شروع شست و شوی کامل بدن است. پس از سه چهارم روز بو برطرف می شود، اسیداوریک ادرار کاهش می یابد و شخص احساس سبکی و خوشی خارق العاده ای می کند. در این حال اعضا هم استراحتی کافی دارند.

دکتر «تومانیاس» درباره فوائد بهداشتی روزه داری می نویسد: «فائده بزرگ کم خوردن و پرهیز نمودن از غذاها در مدت کوتاه، آن است که چون معده در طول مدت یازده ماه مرتب پر از غذا بوده، در مدت یک ماه روزه داری مواد غذایی خود را دفع می کند و همین طور کبد که برای هضم غذا مجبور است دائما صفرای خود را مصرف کند، در مدت سی روز ترشحات صفراوی را صرف حل کردن باقی مانده غذای جمع شده خواهد کرد. دستگاه هاضمه در نتیجه کم خوردن غذا، اندکی فراغت حاصل نموده و رفع خستگی می نماید. روزه، یعنی کم خوردن و کم آشامیدن در مدت معینی از سال و این بهترین راه معالجه و حفظ تندرستی است، که طب قدیم و جدید را از این جهت متوجه خود ساخته است. به ویژه امراضی که بر دستگاه هاضمه، به خصوص کلیه و کبد عارض می شود و به توسط دارو نمی توان آنها را درمان کرد، روزه به خوبی معالجه می نماید. چنانچه بهترین دارو برای برطرف ساختن سوء هاضمه نیز روزه گرفتن است. بیماری مخصوص کبد نیز که موجب یرقان می گردد، بهترین طریق درمانش همانا روزه گرفتن است؛ زیرا ایجاد این امراض اغلب اوقات به واسطه خستگی کبد است که در هنگام زیادی عمل و فعالیت، نمی تواند صفرا را از خود بگیرد.»(26)

دکتر «گوئل پا» فرانسوی می گوید: «چهار پنجم بیماریها از تخمیر غذا در روده ها ناشی می شود که همه با روزه اصلاح می گردد.»(27)

دکتر «آلکسی سوفورین» می نویسد: «جسم به هنگام روزه به جای غذا از مواد باقی مانده در بدن استفاده کرده و آنها را مصرف می کند و بدین وسیله مواد کثیف و عفونی ای که در جسم است و ریشه و خمیره بیماریها از آنهاست، از بین می رود. روزه سبب بهبودی همه بیماریها است. بنابراین، شایسته است که جسم خود را به وسیله روزه، نظیف و پاکیزه کنید.»(28)

بیماریهایی را که این دانشمندان توانسته اند به وسیله روزه معالجه نمایند به قرار ذیل است: «نوراستنی، التهاب معده، التهاب حنجره، سفلیس، سل، درد چشم، زکام مزمن، درد سینه، نفخ و ورم ریه ها، بیماریهای عصبی، لرزش اندام، استسقاء، فلج، کم خونی، اضطراب روحی، ضعف عمومی بدن، بیماری کبد ، مالاریا و بالأخره تضعیف غده های سرطانی و ترک اعتیاد.»

دکتر «کاریو» آمریکایی می نویسد: «هر شخص بیمار باید در سال مدتی از غذا پرهیز کند؛ زیرا مادامی غذا به تن می رسد، میکروبها در حال رشدند، ولی هنگامی که از غذا پرهیز شود، میکروبها روبه ضعف می روند.»

وی همچنین می افزاید: «روزه ای که اسلام واجب کرده است، بزرگترین ضامن سلامتی تن است.»

از مطالب یادشده درباره فایده بهداشتی درمانی روزه در می یابیم که امروزه در علم پزشکی به اثبات رسیده که عامل بسیاری از بیماری ها زیاده روی در خوردن و آشامیدن و عدم رعایت بهداشت تغذیه است.

پیام آور بزرگ اسلام، پیامبر اکرم (ص) قرنها پیش، این مطلب را در کلامی ژرف چنین فرمود: «المعدة بیت کل داء و الحمیة رأس کل دواء»(29)معده، خانه تمام دردهاست و پرهیز و امساک بالاترین داروهاست.
4ـ اثر عرفانی الهی

در حدیث قدسی (یعنی احادیثی که سلسله سندش منتهی به خود خدای تعالی می شود) آمده: که خدای تعالی فرمود: «کل عمل آدم هو له غیر الصیام، هو لی و انا أُجزی به»؛ از میان اعمال و عبادات فرزندان آدم، فقط «روزه» برای من است و من پاداش روزه ام.

این روایت را شیعه و سنی البته با مختصر اختلافی نقل کرده اند و وجه این که روزه برای خدای متعال است، این است که تنها عبادتی است که از امور عدمی تشکیل می شود، به خلاف عبادات دیگر، از قبیل نماز، و حج و امثال آن، که از امور وجودی ترکیب می یابد، و یا حد اقل امور وجودی هم در آنها دخالت دارند، و روشن است که فعل وجودی نمی تواند محض و خالص در اظهار عبودیت عبد و ربوبیت خدای متعال باشد؛ زیرا خالی از نقایص مادی و آفت محدودیت و اثبات انانیت نیست، و ممکن است در انجام آن قصد غیر خدا (ریا) نیز به میان آید، و سهمی از آن را برای غیر خدا انجام دهد، چنان که در موارد ریا و سمعه و سجده برای غیر خدا این آفات مشاهده می شود، به خلاف عملی که همه آن نفی است، یعنی روزه که عبارت است از نخوردن، ننوشیدن، و ترک بسیاری از مشتهیات دیگر که صاحبش خود را بالاتر از اسارت در برابر مادیات می بیند، و با خویشتن داری خود را از لوث شهوات نفس پاک نگه می دارد، و این امور عدمی چیزی نیست که غیر خدا هم سهمی از آن داشته باشد؛ زیرا امری است تنها میان بنده و پروردگارش (پنهان از چشم دیگران است) و طبعا کسی جز خدا از آن با خبر نمی شود.

و این که فرمود: «و انا اجزی به» اگر واژه «اَجزی به» را به صیغه معلوم بخوانیم، یعنی من جزای آن را می دهم، آن وقت دلالت می کند بر این که در دادن اجر به بنده، کسی میان او و خدا فاصله و واسطه نمی شود، همان طور که بنده هم در بندگی و عبادت خدا به وسیله روزه کسی را دخیل قرار نداد، و نگذاشت کسی از روزه داریش با خبر شود، چنان که در باره صدقه آمده است: صدقه را تنها خدا می گیرد، و بین صدقه دهنده و خدا کسی واسطه نیست، و در قرآن کریم نیز آمده: «و یاخذ الصدقات»(30)و فقط خداوند می گیرد صدقات را. چنان که در روایتی تصریح شده که همه اعمال آدمی را فرشتگان تحویل می گیرند، جز «صدقه» که به طور مستقیم به دست خدا می رسد!(31)

و اما اگر «اُجزی به» را به صیغه مجهول بخوانیم، معنایش این می شود: خود من (خدا) جزای روزه قرار می گیرم.

علامه طباطبائی (ره) درباره این حدیث می نویسد: در این صورت کنایه از نزدیکی روزه دار به خدای تعالی است.(32)بر سالکان حق اهل تحقیق پوشیده نیست که این حدیث شریف دارای معنای بلندی است که سزاوار بود دانشمند بزرگواری چون علامه طباطبائی درباره آن سخن می گفت. ولی به هر حال درک معنای این حدیث بسیار مشکل است؛ زیرا تساوی میان کالا و بهای آن از بدیهیات عقلایی است و درباره پاداش اعمال بندگان، هر چه خداوند عطا فرماید، تفضل است و کسی از او حق مطالبه ندارد. ازاین رو، معقول است حق تعالی، عدل جان انسان را، فردوس برین، قرار دهد، آن گونه که فرموده است: «خداوند از مؤمنان جانها و اموالشان را خریداری می کند که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد....»(33)یا درباره روزه داران آمده است، که باب مخصوصی در بهشت دارند، «ان للجنه بابا یدعی الریان لا یدخل منه الاّ الصائمون.»(34)

به هر حال معنای این که خداوند متعال پاداش روزه دار است، «من پاداش روزه ام» بدین معناست که خداوند می فرماید: من خود را به روزه دار می دهم؛ خودم را به او می دهم، یعنی او را خدایی می کنم و این، همان است که در روایت آمده است که اخلاقتان را خدایی کنید. (تخلقوا باخلاق الله) یعنی انسان «خداگونه» شود. چنان که در حدیث قدسی آمده است: «... وقتی که بنده ام در اثر عبادت و کارهای شایسته به من نزدیک شود، او را دوست خواهم داشت و در نتیجه آن، من که به توسط من می بیند و زبان و دست او هستم، به طوری که او به توسط من می گوید و می گیرد.»(35)

شایان ذکر است که روزه ای این پاداش را دارد که تمام اعضا و بدن و قلب آدمی صائم (روزه دار) باشد. در این صورت شخص به گونه ای از مادیات فاصله می گیرد و با عالم عقل که نزدیکترین موجود به خداست نزدیک می شود، تا جایی که فانی در اراده خدا می گردد و به مبدأ مطلق اتصال می یابد و به مقام صائمین واقعی (خواص الخواص) می رسد.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1947
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 211
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 386
  • آی پی دیروز : 36
  • بازدید امروز : 2,146
  • باردید دیروز : 56
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 2,146
  • بازدید ماه : 5,222
  • بازدید سال : 23,828
  • بازدید کلی : 563,107