loading...
سایت تفریح و سرگرمی،مطالب جنجالی،عکس ها و پست های فیس بوکی،استخدام،کاریابی،جوک،اس ام اس،اخبار،عکس،جدیدترین اخبار استخدامی،قیمت طلا و
مدیر بازدید : 92 چهارشنبه 15 مرداد 1393 نظرات (0)
یک زندگی هیجان انگیز
تفکر خلاقانه ,تقویت خلاقیت, کودکان خلاق
درست است که انسان دارای توانایی ذاتی در تفکر خلاقانه است، اما با این وجود نقش محیط در بارورسازی و بروز این توانایی نقشی کلیدی دارد.

در این‌جا به شرایط و فضای حاکم بر خانواده که می‌تواند باعث تقویت خلاقیت شود پرداخته می‌شود.
 
** تو آزادی!
غالباً کودکان خلاق در خانواده‌هایی پرورش پیدا کرده‌اند که دارای آزادی مناسبی بوده‌اند، به بیان دیگر کودکان می‌بایست به بررسی و اکتشاف محیط اطراف خود بپردازند. میزان دستوراتی که والدین به ‌منظور رعایت مقررات در خانه به فرزندان می‌دهند گاه آن‌قدر زیاد است که شاید در زندان‌ها نیز چنین نباشد. خانواده می‌تواند با تأمین آزادی مناسب و امنیت روانی برای فرد به شادکامی و تقویت تفکر خلاق بپردازد.

 
** به همدیگر احترام بگذارید
احترام در خانواده باعث افزایش خلاقیت می‌شود. والدین می‌بایست فرزندان خود را به‌عنوان انسانی منحصر به فرد بپذیرند و از مقایسه کودکان و نوجوانان با یکدیگر بپرهیزند. به یاد داشته باشید که افراد خلاق، جسور و دارای رفتارهای عجیب می‌باشند و برخی از مطالعات نشان داده که گاه ممکن است این جسارت به برخورد در خانواده بیانجامد. ایجاد جو احترام‌آمیز در خانواده بر اعتماد‌ به نفس کودکان خواهد افزود و توانایی فرد را برای انجام رفتارهای ابتکاری افزایش می‌دهد.
 
** تو یک آدم مستقلی!
استقلال از ویژگی‌های شخصیتی دانش‌آموزان خلاق می‌باشد. لذا وقتی شرایط حاکم بر خانواده به‌گونه‌ای باشد که استقلال فرد تقویت شود، خلاقیت او نیز افزایش می‌یابد. گاه دیده می‌شود که مادر دارای اضطراب است و ضمن آن‌که خود به شوهرش متکی است فرزندش را نیز به خود وابسته نموده است (در واقع مادر به فرزند وابسته است). این‌گونه مادران می‌گویند: تا زمانی‌که فرزندم در کنارم می‌باشد خیالم آسوده است در غیر این‌صورت افکار ناخوشایند ذهنم را پر می‌کنند. بدینسان زمینه‌های استقلال فردی و فکری فرزندشان را می‌کاهند و شرایط برای تقویت خلاقیت تضعیف می‌شود.

** تشویق فعالیت‌های خلاق در خانواده
اغلب دیده می‌شود که والدین فرزندانشان را به‌خاطر کارهای خوب‌شان تشویق می‌کنند و از کنار رفتارهای خلاق عبور می‌کنند. مثلاً کودکی با چوب‌های کبریت و سیب‌زمینی چیزهای عجیبی هم‌چون سفینه فضایی می‌ساخت. مادرش نه تنها این فعالیت ابتکاری را تشویق نکرده بود بلکه از روانشناس می‌خواست به او کمک نماید تا رفتارهای فرزندش ادامه پیدا نکند و به‌جای آن به کارهایی بپردازد که برای او فایده دارد. بنابراین توصیه شده است که به‌جای آن‌که تنها به ترغیب بهترین عملکرد فرد بپردازیم به تشویق فعالیت‌های خلاق و جدید اقدام کنیم.

** خانواده به‌عنوان الگوی خلاق
یکی از عوامل مهم پرورش خلاقیت در خانواده، الگوهای خلاق است. گاه دیده می‌شود که خانواده به‌خصوص والدین دچار یکنواختی در زندگی می‌باشند به‌گونه‌ای که کاملاً خسته و دل‌تنگ می‌شوند. سال‌هاست که وقتی از مادران سوال می‌شود آیا در طول سال‌های گذشته نوع و طرز پخت غذاها و نیز سایر الگوهای عادتی خود را تغییر داده‌اند پاسخ منفی می‌دهند. آن‌ها سال‌هاست که رفتارهای بدیع و نوآورانه‌ای از خود نشان نداده‌اند. این دسته از خانواده‌ها باید بدانند که اگر هر روز را به شکلی نو آغاز نمایند به نشاط و آرامش دست می‌یابند و کمک می‌کنند که اندیشه‌های نو را در خود و فرزندانشان رشد دهند.
تفکر خلاقانه ,تقویت خلاقیت, کودکان خلاق
** یکم بخندید!

در خانواده‌های افراد خلاق، شوخ‌طبعی بسیار رایج است. جو حاکم بر این خانواده‌ها شاد و دارای تفریحات سالم است، بنابراین اگر شرایط حاکم بر خانواده همراه با درگیری‌های بین فردی و افسردگی باشد ممکن است خلاقیت به‌خوبی پرورش نیابد. سال‌هاست که شاهد بوده‌ایم پدران خسته از کار باز‌ می‌گردند و نه‌ تنها دارای نشاط و روحیه‌ای شاد نیستند بلکه روحیه خسته‌شان را به اعضای خانواده منتقل می‌سازند و بدین‌سان شوخ طبعی و شادابی در خانواده به‌عنوان شرایط تقویت‌کننده خلاقیت قربانی چهره‌های عبوس و خسته می‌گردد.

مدیر بازدید : 65 چهارشنبه 15 مرداد 1393 نظرات (0)
کدام گريه کودک نشانه افسردگي است؟
افسردگي,افسردگي در کودکان,نشانه های افسردگي در کودکان
 کودکان مراحل رشدي مختلفي را در زندگي مي‏گذرانند که شناخت آنها به والدين کمک مي‌کند منطقي‌تر با آنها رفتار کنند.
«دکتر! بچه‌ام زياد گريه مي‌کنه، مي‌ترسم افسرده باشه...»، «شنيدم لجبازي بچه نشانه افسردگي او است...»، «آيا برخورد بد والدين با بچه تاثيري در افسردگي‌اش ندارد؟» با اين مقدمه، در این مطلب با یک فوق‌تخصص روان‌پزشکي کودک و نوجوان، به گفت‌وگو نشستيم تا بيشتر در اين باره صحبت کنيم.
آيا لجبازي کودکان از علائم ابتلاي آنها به افسردگي است؟
تشخيص افسردگي کودکان به‌خصوص در سنين زير 3 سال کمي مشکل است زيرا با دوره‌هاي بدقلقي و لجبازي آنان اشتباه گرفته مي‌شود. به‌طور طبيعي کودک از 15 ماهگي تا 5/3 سالگي رفتارهاي لجبازانه و قشقرق‏هايي براي رسيدن به خواسته‌هايش دارد که شامل پا کوبيدن، سر کوبيدن، جيغ و داد کردن و... است. بروز اين رفتارها در اين سن کاملا طبيعي است، نه نشان‌دهنده افسردگي. به همين دليل تشخيص علائم افسردگي معمولا از حدود 3 سالگي به بعد راحت‏تر است.
با لجبازي کودک چطور بايد رفتار کرد که از نظر رواني لطمه‏اي به او وارد نشود؟
مهم‌ترين کار، مطالعه و افزايش آگاهي والدين از خصوصيات و ويژگي‌هاي روان‌شناختي کودکان در دوره‌هاي مختلف سني است که مي‏تواند در کنترل رفتارهاي آنها موثر باشد. مثلا پرت کردن حواس کودک از خواسته‏هايي که مي‌تواند او را به سمت لجبازي سوق دهد، ‏يکي از راه‌هاي کنترل لجبازي او است. در واقع مادر بايد همواره در فکر پيشگيري از بروز لجبازي و قشقرق باشد زيرا مديريت رفتار کودک وقتي در فاز قشقرق مي‌افتد، بسيار دشوارتر است. گاهي هم لازم است به خواسته کودک «نه» گفته شود. در اين صورت والدين بايد جديت لازم را در رفتار خود داشته باشند و با مشاهده لجبازي کودک مستاصل نشوند، کوتاه نيايند و نگران افسرده شدن او نباشند زيرا همان‌طور که اشاره شد، اين رفتارها در سنين نوپايي کاملا طبيعي است. البته مشابه اين رفتار را در دوره نوجواني هم تا حدي طبيعي مي‌دانيم چون طبق تعريف کنوانسيون کودک، دوره کودکي تا سن 18 سالگي است.
آيا عصبانيت کودک هم مي‏تواند نشانه افسردگي باشد؟
بله، اما اگر اين علائم از حدود 4-5/3 سالگي به بعد مداوم و حداقل 2 تا 3 هفته در کودک وجود داشته باشد، به افسردگي‌اش شک مي‌کنيم. يکي از علائم مهم افسردگي کودکان، تحريک‌پذيري و عصبانيت آنهاست. مثلا مي‏بينيد کودکي که تا چندي قبل خوش‌اخلاق بوده و مشکلي نداشته، حالا علاوه بر اينکه غمگين است خيلي زود عصباني مي‌شود و واکنش نشان مي‌دهد.
بسياري از کودکان بي ‏دليل گريه مي‏کنند. آيا اين علامت هم نشانه افسردگي است؟
کودک در طول دوره افسردگي حساس‌تر و زودرنج‌تر مي‌شود، سريع‌تر بغض مي‌کند و گريه‌کردن‌هايش افزايش مي‌يابد اما هر گريه‏اي نشانه افسردگي نيست. در افسردگي گاهي حتي کودک براي موارد بسيار بي‌اهميت تا يکي دو ساعت گريه مي‌کند و اين در کنار ساير علامت‌هاي افسردگي مي‌تواند خانواده را به افسرده‌بودن فرزند مشکوک کند. به عبارتي در دوران افسردگي، کودک دچار افت کيفي در زندگي مي‌شود، کمتر سراغ دوستانش مي‌رود، در بازي‌هاي گروهي شرکت نمي‌کند و از زندگي‌اش لذت نمي‌برد. والدين نبايد گريه‌کردن بچه‌ها را به افسردگي ارتباط دهند چون در بيشتر موارد اين‌طور نيست.
پس به راحتي نمي‏توان مشکلات رفتاري کودک را از افسردگي افتراق داد؟
خيلي هم سخت نيست چون مشکلات رفتاري کودک معمولا کيفيت زندگي او را مختل نمي‌کند. کودک بازي مي‏کند، مي‏خندد، با دوستانش ارتباط برقرار مي‏کند و... ولي افسردگي اختلالي است که روي کيفيت و زندگي طبيعي کودک اثر چشمگيري مي‌گذارد. در اين زمان است که والدين بايد به ابتلاي فرزندشان به افسردگي شک کنند و او را نزد روان‌پزشک ببرند.
والدين تا چه اندازه در بروز افسردگي کودکشان نقش دارند؟

در صورتي که کودک در محيط خانواده مورد بي‌توجهي و غفلت، کودک‌آزاري جسمي، تنبيه سخت و... قرار بگيرد، قطعا در معرض ابتلا به افسردگي قرار خواهدگرفت. احتمال ابتلا به افسردگي در کودکاني که يکي از والدين آنها افسرده است، 2 برابر و در کودکاني که هر 2 والد آنها افسردگي را در زندگي تجربه کرده‏اند، 4 برابر بيشتر از ساير کودکان است. علاوه بر ژنتيک، عوامل هورموني، استرس‌هاي روزمره زندگي، فشار والدين و... هم ‌مي‌تواند در ايجاد و بروز افسردگي کودک نقش داشته باشد.

مدیر بازدید : 75 شنبه 11 مرداد 1393 نظرات (0)
فيلم‌هاي ترسناک در روحيه بچه ها چه تاثيري مي گذارند
 
فيلم‌هاي ترسناک,مضرات فيلم‌هاي ترسناک
بيشتر تحقيقاتي که در مورد تاثير فيلم‌هاي ترسناک انجام گرفته، روي کودکان متمرکز شده است چون کودکان تفاوت بين خيال و واقعيت را به خوبي تشخيص نمي‌دهند و تاثير منفي اين‌گونه فيلم‌ها روي کودکان بيشتر است تا بزرگسالان اما تاثير کلي فيلم‌هاي ترسناک را بايد ابتدا از هدفي که از ساختن اين فيلم‌ها وجود دارد، بررسي کرد. هدف از ساختن اين‌گونه فيلم‌ها ايجاد رعب و وحشت و اضطراب در بيننده است. ممکن است در يک جاي آرام نشسته و با هيجان و در عين حال لذت، مشغول ديدن فيلمي ترسناک و مهيج باشيد اما تغييرات فيزيکي و جسمي ناخوشايند و مضري در بدن شما در حال وقوع باشد مثل افزايش ضربان قلب و بالا رفتن فشارخون و حتي لرزش دست.
تاثير مهم فيلم‌هاي ترسناک ايجاد اضطراب است. اين‌گونه فيلم‌ها باعث برانگيختن برخي واکنش‌هاي اضطرابي در افراد مي‌شود و در کساني که مستعد اضطراب هستند، شاهد اضطراب طولاني‌مدتي خواهيم بود. وقتي مي‌ترسيم، هورمون آدرنالين در بدن ترشح مي‌شود و اين حالت براي کساني که دنبال هيجان هستند بسيار لذت‌بخش است.
مشکل بعدي ديگر بي‌خوابي است. بعد از تماشاي فيلم به دليل ديدن اتفاقات مهيج و در عين حال ترسناک فرد ممکن است همان شب يا چند شب بعد بر اثر ترس و اضطراب دچار بي‌خوابي شود. اين موضوع سلامت جسمي افراد را به خطر مي‌اندازد اما تماشاي اين‌گونه فيلم‌ها روي الگوي خواب کودکان تاثير بدي مي‌گذارد و با ايجاد اختلال در خواب، تاثير مستقيمي روي رشدشان مي‌گذارد.
فيلم‌هاي ترسناک در روحيه بچه ها چه تاثيري مي گذارند
متاسفانه کودکان زير 10 سالي که شاهد اين‌گونه فيلم‌ها هستند با خطرات جدي روبرو هستند چون کودکان در اين رده سني قادر به درک معاني منتقل‌شده در فيلم نيستند. علاوه بر اين کودکان دنبال الگوپذيري هستند و وقتي با چنين صحنه‌هاي مهيجي روبرو مي‌شوند رفتار قهرمانان فيلم را الگوبرداري مي‌کنند و در زندگي روزمره خود به کار مي‌گيرند. در واقع نوعي کپي‌برداري از رفتار قهرمانان فرضي خود انجام مي‌دهند.
برخي کودکان به دليل بي‌توجهي خانواده‌ها عادت به ديدن فيلم‌هاي ترسناک را در خود مي‌پرورانند و در نتيجه نسبت به همسالان خودشان، واکنش‌هاي شديدتري نسبت به اتفاقات روزمره‌شان نشان مي‌دهند و حتي ممکن است شخصيت‌هاي تخيلي و فرضي داخل فيلم‌ها را به صورت توهمي در زندگي‌شان ببينند و تظاهر به داشتن ارتباط با آنها کنند. موضوع مهم‌تر که حتي در مورد بزرگسالان نيز وجود دارد عدم کنترل روي خوراکي و تنقلاتي است که هنگام ديدن فيلم به وجود مي‌آيد. هنگام تماشاي صحنه‌هاي مهيج کودک ناخودآگاه به خوراکي پناه مي‌برد و چون با هيجان چيزي مي‌خورد کنترلي روي خوراکش ندارد. اين موضوع باعث چاقي و اضافه وزن در کودکان مي‌شود.
تماشاي فيلم‌هاي ترسناك و صحنه‌هاي دلخراش موجب ايجاد هيجان عاطفي كاذب در كودك مي‌شود. تاثير منفي تماشاي چنين صحنه‌هايي ممكن است تا مدتي طولاني در ذهن كودك باقي بماند. به همين دليل لازم است خانواده‌ها مانع تماشاي فيلم‌ها و صحنه‌هاي ترسناك و خشن از سوي كودكان شوند. اما مشکل اينجاست بعضي خانواده ها خودشان به اين موضوعات علاقه دارند و به کودک خود در اين زمينه توجهي ندارند و کنار او به تماشاي اين فيلم‌ها مي‌‌نشينند.
اين کار نه‌تنها باعث ايجاد ترس و کابوس شبانه در فرزندان مي‌شود بلکه در برخي موارد باعث افت تحصيلي کودکان نيز خواهد شد. البته تماشاي فيلم‌هاي ترسناک در تنهايي تاثير مخرب‌تري نسبت به تماشاي آن در جمع دارد. نه‌تنها در مورد فيلم‌هاي ترسناک بلکه در موارد ديگر نيز والدين هميشه بايد کنار کودک خود باشند و با او فيلم‌ها يا انيميشن‌هاي مورد علاقه‌اش را تماشا کنند. حتي برخي از انيميشن‌ها به توضيح والدين نياز دارد تا مفاهيم درست در ذهن کودک جا بيفتد.
توصيه‌هاي سينمايي به والدين
1) در انتخاب فيلم مناسب براي مشاهده کودکان در منزل بايد همانند مشاهده فيلم در سينما دقت به خرج داد.
2) اگر صحنه غيرمنتظره ترسناکي در فيلم وجود داشت بايد به کودک درباره آن توضيح داد. يکي از توضيحات مي‌تواند اين باشد که گرچه در فيلم‌ هنرپيشه‌اي که مورد خشونت واقع شده کشته شده يا صدمه جدي به او وارد شده است اما در دنياي واقعي چنين نيست.
اگر فيلمي فرزند ما را ترساند بهتر است آن را خاموش کرده يا سالن سينما را ترک کنيم.
صدور مجوز اينکه فرزندي بتواند بدون همراهي والدين به سينما برود مشروط به اين است که تا چه ميزان به پختگي رسيده است و چه کساني او را همراهي مي‌کنند. براي مشاهده فيلم و امثال آن بايد محدوديت زماني برقرار کرد.
بهتر است در اتاق خواب کودکان تلويزيون يا دستگاه پخش ويدئو از هر نوع وجود نداشته باشد. مشاهده فيلم در هر سني به نظارت والدين نياز دارد. در صورت مشاهده صحنه خشونت‌آميز بايد توضيح داد خشونت بهترين روش براي حل مشکلات نيست.
اگر لازم باشد براي کاهش فشار ناشي از تمايل همسالان مي‌توان با کمک پدر و مادر دوستان فرزند، محدوديت لازم را برقرار کرد.
مدیر بازدید : 56 جمعه 10 مرداد 1393 نظرات (0)
نوزادان از چه نوع موسیقی لذت می‌برند؟
   
موسیقی,موسیقی مناسب کودکان,موسیقی برای کودکان
لالایی
شاید یکی از جذاب‌ترین کارهایی که شما برای کودکتان انجام می‌دهید، خواندن لالایی برای او باشد، به خصوص زمانی که او گریه می‌کند و سعی دارید او را بخوابانید. اما اگر حوصله‌تان از یک لالایی به خصوصی سر رفت، نا امید نشوید. شما می‌توانید شعرهای دیگری را انتخاب و در قالب لالایی برای کودکتان بخوانید. در تاثیر آن بر کودکان تفاوتی ایجاد نخواهد کرد.
موسیقی کلاسیک
طبق تحقیقی در سال 1993، گوش دادن به موسیقی موزارت ضریب هوشی کودکان را افزایش داد. پیچیدگی موسیقی کلاسیک فعالیت مغز را در چندین ناحیه بالا می‌برد. موسیقی کلاسیک موسیقی کاملی است، اما بدین معنی نیست که گونه‌های دیگر موسیقی تاثیرگذار نیستند. طبق آمار سایت سلامت کودکان (HealthyChildren.org) گوش کردن به هر نوع موسیقی عصبانیت و استرس را کاهش می‌دهد و موجب شادی می‌شود. کودک شما شخصیت خاص خود را دارد بنابراین با آزمون و خطا می‌توانید موسیقی مورد علاقه او را پیدا کنید. تنها توجه کنید که صدای ضبط کم باشد و هیچگاه از هدفن برای او استفاده نکنید زیرا به گوش‌های او آسیب می‌رساند.
صدای مادر
مهم نیست چه موسیقی انتخاب می‌کنید، کودک شما صدای شما را بیش از هر موسیقی دیگری ترجیح خواهد داد. فکر نکنید صدایتان بد است، اگر کودکتان زبان داشت و می‌توانست احساس خود را بیان کند، حتما به شما می‌گفت که چقدر از شنیدن صدای شما لذت می‌برد. شاید خودتان هم به این نتیجه رسیده باشید که او از صدای شما چقدر به هیجان می‌آید و در همان ثانیه‌های اول لالایی شما به خواب خواهد رفت. آواز خواندن برای کودکتان راهی ارتباطی میان شما دو نفر است. از آنجا که کودکتان در 25 هفته بارداری سیگنال‌هایی را دریافت کند، پس از به دنیا آمدن نیز با صدای شما آشنا خواهد بود. 
مدیر بازدید : 74 جمعه 10 مرداد 1393 نظرات (0)
16 نکته کلیدی برای رفتار با کودک بیش فعال
  
بیش فعالی در کودکان, کودک بیش فعال,رفتار با کودک بیش فعال
 علائم و نشانه های اختلال نقص توجه – بیش فعالی می تواند والدین را با چالش های بسیاری مواجه کند. این کودکان اغلب وسایلشان را گم می کنند، در انجام و پیگیری تکالیف مشکل دارند، و هنگامی که نیاز است تا برنامه ای را مدیریت کنند یا گزینه ای را انتخاب کنند دچار پریشانی می شوند. تکانشگری از دیگر چالش های مربوط به این اختلال است که منجر به مخالفت و درگیری کودکان با والدین می گردد. چرا که آنها نسبت به محرکها بیش از حد حساس هستند و نسبت به شکست و ناکامی واکنش نامناسبی نشان می دهند. در نتیجه والدین ممکن است زمان دشواری را پشت سر بگذارند تا بتوانند یک ساختار بدون فشار و استرس را در خانه ایجاد کنند.
کودکان مبتلا به ADHD می دانند که چه باید بکنند اما نمی توانند آنچه را که می دانند انجام دهند. والدین معمولا نمی دانند چه زمانی باید راسخ و محکم رفتار کنند و چه مواقعی باید صبور باشند . والدین نمیدانند تغییر در سبک زندگی و درمانهای خاص تا چه حد موثرند و اصلا کدامها سودمندتر می باشند. همچنین تا حدزیادی نگران وابستگی و اعتماد بنفس پایین کودکانشان نیز هستند.
خوشبختانه اگر چه چالش های زیادی در ارتباط با ADHD وجود دارد اما استراتژی های موثری برای کنار امدن با این چالش ها وجود دارد. کاپالکا و پالادینو 16 نکته و استراتژی موثر را مطرح می کنند که به شرح زیر می باشد:
1- آرامش خود را حفظ کنید.
روانشناسان بر اهمیت آرام ماندن بسیار تاکید می کنند. اگر یکی از والدین کنترل خود را از دست بدهد ، عصبانیت کودک بیشترو بیشتر شده و منجر به ایجاد یک رابطه نادرست و زیان بخش می گردد.بنابراین به رفتارهای خودتان باید خیلی توجه داشته باشید بخصوص اگر علائمی از رفتارهای ADHD در خودتان نیز وجود دارد. با جرو بحث کردن با این کودکان راه به جایی نمی برید. خود جر و بحث – مثلا درباره زمان انجام تکالیف- باعث شود از موضوع خارج شوید و حتی زمان انجام آن کار طولانی تر هم شود. سعی کنید موضوع را رها کنید و خیلی درگیر نشوید.
2- برای رفتارهای خودتان محدودیت هایی را در نظر بگیرید.
اگر خیلی مستعد نگران شدن هستید، وبیشتر کارهای کودک را خودتان انجام میدهید به خودتان یادآور شوید که هرچقدر شما کارهای او را بیشتر انجام دهید او کارهای کمتری برای انجام دادن دارد و نمی گذارد که او مستقل شدن را یاد بگیرد. اگر نمی توانید چشم از او بردارید بهتر است بصورت غیرمستقیم باشد. مثلا هنگام انجام تکالیف لازم نیست کنار او بنشینید و مستقیم به او نگاه کنید بهتر است در آن زمان وانمود کنید که مشغول انجام کارهای خودتان هستید مثلا قبض هایتان را پرداخت کنید، روزنامه بخوانید و .....
3- ساختارهایی را تنظیم و برنامه ریزی کنید که بدون ایجاد فشار باشند.
این ساختارها و سازمان دهی ها برای کودکان می تواند شامل نمودارهای ستاره ای باشد، برای سنین نوجوانانی می توان از تقویم یا نرم افزارهای ثبت برنامه استفاده کرد و از این طریق می توانیم یک برنامه روزانه محسوس و قواعد روشن و واضح را سازمان دهی کنیم. این ساختاربندی ها و برنامه ریزی ها کمک می کند تا نابسامامی ها و آشفتگی ها کاهش یابد. بهتر است از فشارهای تحمیلی اجتناب کنیم. به این معنا که از تهدیدکردن و گذاشتن مهلت یا موعدهای غیرمنطقی بپرهیزیم و از تنبیه هایی که در آن خشونت و ترس وجود دارد استفاده نکنیم.
4- برای کودکتان شرایطی را فراهم کنید تا بتواند انتخاب و تصمیم گیری منطقی داشته باشد.
باید به کودکان خود - کنترلی ر ا یاد دهیم به همین منظور والدین باید موقعیت های زیادی را برای کودکان ایجاد کنند و آنها را با انتخاب اینکه چه واکنشی باید داشته باشند مواجه سازند. برای این منظور می توان از تکنیک انتخاب ساختاریافته استفاده کرد به این صورت که به کودک خود دو انتخاب می دهید و او را بسوی انتخاب درست هدایت می کنید. مثلا ممکن است از او بپرسیم که اول دوست داری ریاضی بخونی یا علوم؟ اتاقت نیاز به تمیز کردن داره اول لباسهاتو مرتب می کنی یا کتابهاتو تو قفسه می ذاری؟ و.........
5- درصورت عدم پیروی از قوانین برای او پیامدهای منطقی در نظر بگیرید.
بهتر است ابتدا از خود کودکان بپرسیم که در صورت عدم پیروی از یک قانون چه تنبیهی برایشان درنظر بگیریم. این ممکن است برای کودک این الزام و تعهد را ایجاد کند تا به آنچه خودش گفته جامه عمل بپوشاند.علاوه بر این برای رفتارهای مثبت یک پاداش و پیامد مثبت و برای رفتارهای ناخوشایندش پیامد منفی درنظر بگیرید. این باعث می شود تا کودک درک کند که هر رفتارمثبتی یک پیامد مثبت و هر رفتار منفی یک پیامد منفی به دنبال خواهد داشت.
6- منتظر قانون شکنی باشید.
زمانی که کودکتان قانون شکنی می کند مانند یک افسر پلیس به او یک برگ جریمه بدهید و گله و شکایت نکنید یا فریاد نزنید که نمی توانم باور کنم که دوباره این کار را انجام داده ای. مانند یک افسر پلیس ، محترمانه و راسخ و محکم برگه را به او بدهید و حقیقت امر را به او توضیح دهید.
7- در زمان و موقعیت مناسب از کودکتان طرفداری و حمایت کنید.
انطباق و سازش قطعی برای کودکان ADHD ممکن است ضروری باشد و این مستلزم این است که توانایی های کودکتان را بشناسید و گسترش دهید. برای مثال اگر انتظار دارید کودکتان بتواند کتابی را روان بخواند و یاد بگیرد مستلزم این است که به او زمان دهید، توجه کنید واو را باور داشته باشید.
  8- از ایجاد شورش با یک کودک خودسر و سرسخت اجتناب کنید.
یکی از اشتباهاتی که والدین می کنند این است که انتظار دارند یک کودک سرسخت را وادار کنند تا همه خواسته های والدین را بدون چون و چرا بپذیرد به این دلیل که انها والدینش هستند. باید این را بپذیریم که برخی از کودکان بسیار شکایت و اعتراض و حتی حاضرجوابی می کنند و والدین باید این را بدانند و درک کنند که کودکان نیاز دارند تا ناکامی خود را به شیوه ای ابراز کنند بخصوص زمانی که مجبور می شوند تا از استاندارها و قوانین منطقی ما پیروی کنند.
9- باید بدانید که کودکتان ، رفتارهای ناخوشایند و نادرست را به عمد انجام نمی دهد.
والدین بسیاری از کودکان ADHD ، درباره علت بدرفتاری های کودکانشان فرضیه های نادرست و اشتباهی را دارند. در واقع کودکان بسیار هدف گرا هستند و هرکاری را انجام می دهند به این امید که به نتیجه و هدفی که بدنبال ان هستند دست یابند و به همین دلیل است که برای انجام هرکاری مقاومت یا از انجام ان اجتناب می کنند.( مانند انجام تکالیف یا به رختخواب رفتن).
10- پایدار و مقاوم باشید.
کودکان مبتلا به ADHD نیاز دارند بصورت مداوم با عواقب و پیامد یک رفتارمواجه شوند تا بتوانند از آن تجربه درس بگیرند. اگر یک تکنیک را یک یا دو بار به کار بردید و نتیجه ای نگرفتید به این معنا نیست که ان روش کاملا غیرموثر است. بلکه تنها لازم است تا تکرار و تمرین بیشتری داشته باشید.
11- در هر زمان فقط یک موضوع را مد نظر قرار دهید تا از عهده آن برایید.
بنابراین بسیار مهم است که مسائل را اولویت بندی کنید و از مهمترین آنها شروع کنید و در جریان کار اجازه بدهید تا موارد کم اهمیت تر به طور موقت جریان داشته باشد تا بعد که نوبت به انها می رسد.
12- درباره توجه و ADHD آموزش ببینید .
دانستن این که علائم ADHD چه تاثیری بر روی کودکتان دارد بسیار حائز اهمیت است. شما ممکن است تصور کنید که کودکتان به عمد لجبازی می کند و یا رفتار خاصی را انجام می دهد اما ممکن است ان رفتار نشانه ای از ADHD باشد. والدین می توانند این اطلاعات را از روانشناسان، متخصصان و دیگر منابع از قبیل کتابها کسب کنند.
13- به کودکتان کمک کنید تا خود را با تغییرات سازگار کند.
کودکان مبتلا به ADHD در انتقال و تغییر عملکردهای ذهنی از قبیل تغییر یا انتقال پردازش های شناختی مشکلاتی دارند بخصوص اگر در یک فعالیت بیش از حد تمرکزکنند. بنابراین استفاده از تکنیک هایی می تواند در حل این مشکل سودمند باشد . مثلا در هر زمان از آنها بخواهیم که فقط یک کار را انجام دهند و بعد از آنکه به اتمام رساندند کار بعدی را به انها بگوییم. یعنی همزمان دو یا سه دستور به آنها ندهیم.
 14- روی توانایی ها و نقاط قوت کودکتان تمرکز کنید.
به جای اینکه کودک رابه کارهایی که نمی تواند انجام دهد وادار و ترغیب کنید بهتر است بر آنچه او توانایی دارد متمرکز شوید. به یاد داشته باشید که هر کودکی باتدبیر، خلاق و منحصربفرد است. بهتر است در هرکاری تعادل را برقرار کنید.
 15- برخی از ضعف های خودتان را کم کنید.
پرورش یک کودک مبتلا به ADHD که دربرگیرنده نشانه های تکانشگری، لجبازی، خودکنترلی ضعیف است یکی از بزرگترین وظایف چالش برانگیز است . بنابراین لازم است که سخت تلاش کنید، ناامید نشوید، خودتان را مقصر رفتارهای کودکتان ندانید.
16- برای اینکه پدر و مادر شده اید و با کودکتان هستید جشن بگیرید.
والدینی که کودکان مبتلا به ADHD دارند معمولا احساس ناامیدی می کنند، و گاهی حل مشکلات را غیرمحتمل و نشدنی می پندارند.اما اجازه ندهید که این اختلال مانع از این شود که از پدر و مادر شدنتان لذت نبرید. وقتی که لطافت طبع و بذله گویی والدین به انتها می رسد کمک کمتری هم می توانند به کودکشان کنند. در این زمان بهتر است لحظه تولد کودکتان را به یاد آورید و او را در آغوش بگیرید. پیشنهاد می گردد این خودگویی ها را با خود داشته باشید:
- من از اینکه صاحب فرزند هستم شاکر و سپاسگزارم.اگرچه مسولیت بزرگی است اما پاداش بزرگتری است.
- من به کودکم یاد می دهم و کودکم به من.
- بخاطر داشتن چنین کودکانی شاکرهستم، آنها دوست داشتنی و با استعداد هستند.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1947
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 207
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 386
  • آی پی دیروز : 36
  • بازدید امروز : 2,034
  • باردید دیروز : 56
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 2,034
  • بازدید ماه : 5,110
  • بازدید سال : 23,716
  • بازدید کلی : 562,995