رابطه مستقیم بین رابطه جنسی و رضایت خاطر از زندگی زناشوئی ؟!
مدیر گروه سلامت روانی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی کرمان گفت: بین رابطه جنسی و رضایت خاطر از زندگی زناشوئی و میزان علاقه زن و شوهر، رابطه مستقیم وجود دارد، به سخن دیگر هرچه میزان علاقه زن و شوهر بیشتر باشد رابطه جنسی و رضایت از آن افزونتر میشود.
عکس مطلب فوق نیز صادق است. نقش عوامل عاطفی و جنسی به عنوان عامل ثانوی بوده و اموری مانند استقلال زن و درجه مسوول بودن مرد تعیین کننده علاقه زن به فرد است.
وی تصریح کرد: روشن است در زن و مرد کم سن و سال ناسازگاری بعد از اطفای شهوت بیشتر میشود.
بهرام نژاد به دلایل پرخاش همسران، اشاره و اظهار کرد: همه انسانها توانایی فطری حل مسایل زندگی را دارند لیکن این توانایی باید مطابق با شرایط و مسایل جاری خانواده یا جامعه، پرورش داده شوند تا جایی که به عنوان مهارتهای کارآمد در آنها درونی شود.
وی افزود: در صورتیکه افراد خانواده به اختلال یا انحراف که مشاجرات زناشوئی جزء آن است دچار شوند باید دید که آیا مشکل فرد ناشی از نگرشهای منفی دوران کودکی و شناختی و به عبارتی مشکل شخصیتی اوست؟ آیا ریشه اختلال و اختلافات فرد با سایر افراد خانواده از عدم تعادل جسمانی و روانی او نشأت میگیرد؟ آیا ریشه اختلالات و یا انحراف فرد در خانواده ناشی از مسائل محیطی، اجتماعی و فرهنگی است؟ و آیا ریشه اختلالات یا اختلافات ناشی از مسائل اقتصادی خانواده است؟
بهرامنژاد در پاسخ به این سوال که ناکامی در تامین نیازها تا چه حد بر رفتار پرخاشگرانه همسران تاثیرگذار است؟ بیان کرد: اگر خواستههای افراد خانواده مطابق با شرایط واقعی خانواده و واقعبینانه نباشد برآورده نخواهد شد و بدنبال آن در فرد ناکامی رخ خواهد داد و اگر مهارت لازم برای مدیریت این ناکامی وجود نداشته باشد منجر به بروز خشم وپرخاشگری خواهد شد.
این روانشناس بالینی بیان کرد: عوامل مهمی نیز وجود دارد که موجب اختلافات زناشوئی و فروپاشی خانواده میشود.مقایسه شریک زندگی با دیگران به رابطه آسیب وارد میکند در حالیکه بهتر است او را با خودش مقایسه کرد.
مدیر گروه سلامت روانی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی کرمان تصریح کرد: فقر را میتوان از روی مشخصات و نشانههای گوناگون چون درآمد کم، تعلیم و تربیت نامناسب و ناقص، زندگی در خانههای نامناسب و تعداد زیاد کودکان در خانوادههای از هم گسیخته شناخت. شخص فقیر در مقایسه با دیگر افراد هر جامعه، معمولاً طول عمر کمتری دارد، بیشتر بیمار میشود و غالباً بر اثر فقر و کمبود مواد غذایی و وسایل بهداشتی به نقصهای جسمانی و فکری دچار شده و با بحرانهای شخصیتی بیشتری روبرو میگردد.
بهرامنژاد در ادامه اظهار کرد: بیفرزندی یا کم فرزندی نیز سبب ناپایداری خانواده میشود ضمن اینکه جو عاطفی خانواده به عوامل گوناگونی همچون نحوه ارتباط و طرز برخورد افراد یک خانواده با یکدیگر، احساسات و علائق، همکاری یا رقابت آنها با یکدیگر و چگونگی دخالت یا عدم دخالت افراد در کارهای یکدیگر نیز بستگی دارد.
وی تصریح کرد: فقر فرهنگی و آموزشی، محبت، گرمی خانواده، اجتماعی بودن، آزادی، امور اقتصادی و برقراری تفاهم و دموکراسی اصولی هستند که باید مورد توجه خانواده قرار گیرد.
مدیر گروه سلامت روانی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی کرمان به مساله اعتیاد به مواد مخدر نیز اشاره کرد و گفت: مهمترین تأثیر اعتیاد به خانواده از بین رفتن کنترل، نظم و انضباط و بوجود آمدن هرج و مرج و بیبندوباری است که خود بستری برای رشد آسیب و پرخاشگری در خانواده محسوب میشود.
وی، برای داشتن یک زندگی متعادلتر توصیه کرد: به منظور رسیدن به خانواده موفق، یکی از اقدامات ما این میتواند باشد که فهرستی از توانائیهای همسرانمان را در ذهن داشته باشیم و به عنوان یک اصل در زندگی به آن اهمیت دهیم. همچنین اختصاص زمانی در شبانه روز برای گفتوگو و تبادل نظر با همسر گام مؤثری در جهت سلامت روابط است.
این روانشناس بالینی افزود: خود را ملزم کنید که در فرصتهای مناسب ارتباط کلامی با همسرتان داشته باشید و آنان را محدود به مواقعی که دچار بحران میشوید نکنید ضمن اینکه در برقراری ارتباط و گفتوگو با همسر به جای سخن آمرانه و تحکمآمیز میتوان نظرات خود را به صورت پیشنهاد مطرح کرد این نحوه تعامل پذیرش را میسر میسازد.
بهرامنژاد تاکید کرد: در حین گفتگو با همسر حفظ آرامش و خونسردی مهم است، در غیر اینصورت هنگام بروز عصبانیت بهتراست از ادامه بحث خودداری شود.
وی بیان کرد: در تصمیمگیری و انتخاب راه حلها و برنامهریزیهای زندگی لازم است هریک از زوجین حقی برای همسرشان در نظر گیرند و او را از صحنه تصمیمات دور نگه ندارند، ضمن اینکه مشارکت در امور زندگی خانوادگی و کمک به همسر، به ارتقاء و بهبود روابط کمک میکند.
مدیر گروه سلامت روانی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی کرمان گفت: مقایسه شریک زندگی با دیگران به رابطه آسیب وارد میکند. خوب است او را با خودش (گذشته او) مقایسه نموده و میزان پیشرفت اخلاقی و فکریاش را مورد تقدیر قرارداد چراکه این کار بر تفاهم خواهد افزود. به منظور بهرهبردن از شیوه انتقاد سازنده در مورد رفتار همسر میتوان با ذکر یکی از جنبههای مثبت او زمینه را برای ایراد و نقد سازنده و پذیرش آن مساعد کرد.
این روانشناس بالینی یادآوری کرد: چنانچه میخواهیم همسرتان خصوصیتی داشته باشد که خواهان آن هستیم اما عملاً در واقعیت آن را نمیبینیم، میتوانیم با تلقین مثبت به تدریج این ویژگی را در او ایجاد کنیم، مثلاً در برخورد با همسری که در مواجهه با مشکلات، احساس ضعف میکند میتوان گفت “من مطمئنم اجازه نخواهی داد در برابر مسائل زود از پای درآیی”.
وی اظهار کرد: شناخت جنبههای مشترک روحی میان خود و همسر به ارتباط بهتر کمک میکند. حتی باید اذعان نمود که در خانوادههای متزلزل و متلاشی هم یک جنبه اشتراک فکری و روحی وجود دارد و آن علاقه والدین به سعادت فرزندشان است.
بهرامنژد افزود: در صورتیکه به دلیل مشغله زیاد قادر نیستید عملاً به همسرتان کمک کنید یا علاقه خود را به کمک و همکاری با او ابراز نمائید، وی را از حمایت خود، مطمئن سازید.
مدیر گروه سلامت روانی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی کرمان گفت: حفظ اسرار و رازهای درونی خانواده به جلب اعتماد و تفاهم بیشتر کمک میکند، همچنین باید تلاش شود تا از موشکافی عیوب و عیبجویی همسر و به رخ کشیدن آنها پرهیز شده و عیبپوشی سرلوحه روابط با همسر باشد.
وی تصریح کرد: باید به اصل مشارکت در زندگی خانواده خود معتقد باشیم و در امور همسر و فرزندان خود کمک بگیریم و همچنین در هنگام گفتوگو، شنونده صبور و دقیق باشیم.
بهرامنژاد در پایان خاطرنشان کرد: تفکر خوشبینانه تضمین کننده سلامت عواطف و موجب نشاط زندگی خواهد بود.
آقای عزیز : خانم دلش برای این جملات لک میزند ؟! + عکس
اگر از آن دسته مردهایی هستید که فکر می کنند، جملات اهمیتی ندارد و تنها چیزی که مهم است درون شماست، کاملا در اشتباهید. تا زمانی که با این احساسات درونی تان جمله ای نسازید و همسرتان را از آن ها با خبر نکنید، هیچ اتفاق خوبی در زندگی مشترک تان نخواهد افتاد. اگر هم از اهمیت این جملات باخبرید اما نمی دانید چه بگویید و از کجا شروع کنید، بهتر است از این توصیه ها کمک بگیرید و با دنیای زنان آشنا تر شوید. باید باور کنید که دنیای ذهنی زنان و مردان تفاوت زیادی دارد و اگر می خواهید همسرتان را خوشحال کنید باید به دنیایش وارد شوید و او را به شیوه خودش آرام و شاد کنید.
● چقدر زیبایی
زن ها دوست دارند ظاهرشان را ستایش کنید و گاهی به آن ها بگویید که چه چهره زیبا یی دارند. حتی اگر همسر شما واقعا به این زیبایی نباشد از این که گمان کند در نظر شما این طور به نظر می رسد، احساس غرور خواهد کرد. البته بی گدار به آب نزنید و بدون آن که برای حرف تان دلیلی داشته باشید او را ستایش نکنید. چون درست در زمانی که به همسرتان می گویید، چقدر زیبا هستی… او دلیل شما را خواهد پرسید و خواهد گفت از چه نظر؟ پس سعی کنید برای این ادعای تان جزئیاتی را هم مطرح کنید و به این فکر کنید، چه چیز در او زیباتر است و بعد سراغ تعریف کردن بروید.
● تو خیلی خاصی
این که همسر شما بشنود که او فردی بی همتاست و هیچ زن دیگری نمی توانسته شما را به این اندازه خوشبخت کند، یک حس فوق العاده به او می دهد. زن ها دوست دارند، بدانند که با تمامی گزینه های دیگری که شاید همسرشان به آن ها برای ازدواج درنظر داشته فرق می کنند و آن ها ویژگی هایی دارند که از نظر شوهرشان در هیچ کدام از زن های دور بر هم وجود ندارد. شما باید این خاص بودن را به او گوشزد کنید و بگویید که کدام یک از ویژگی های همسرتان بیش از دیگر ویژگی ها، شما را تحت تاثیر قرار داده. این موضوع نه تنها حس خوب مورد توجه قرار گرفتن و قدردانی شما را به او می دهد بلکه باعث می شود که او تمرکز بیشتری روی ویژگی های مثبتش داشته باشد و برای پررنگ کردن شان تلاش کند. زن ها دوست دارند از شوهرشان بشنوند که پر از صفات مثبت هستند و این که همسرشان به دلیل همین صفات به آن ها افتخار می کند.
● با تو بودن بی نظیر است
زن ها دوست دارند، همسرشان به رابطه ای که دارد افتخار کند و به دلیل آرامشی که در این رابطه دارد هم از آن ها قدردانی کند. این قدردانی ممکن است به شکل های مختلفی صورت بگیرد. مثلا وقتی مردی زودتر از سر کار می آید و به همسرش می گوید، دوست داشتم امروز بیشتر کنار تو باشم یا این که دوست دارم وقتم را بیشتر با تو بگذرانم و باقی مانده کارهایم را هم کنار تو انجام دهم می تواند یک حس فوق العاده را در زنان ایجاد کند. با شنیدن این قدردانی ها زن برای بیشتر درک کردن همسرش تلاش خواهد کرد و برای این که همسرش در ساعات بیشتری که در خانه است آرامش داشته باشد و این اتفاق را تکرار کند، مصمم تر خواهد شد. آن ها از این تصور که مردشان دوست دارد ساعتی از روز را تنها کنار او و تنها برای استفاده از وقت ۲نفره شان مشخص می کند بیش از هر چیزی خوشحال می شوند.
● دوستت دارم
اگر می خواهید همسرتان از این که دوستش دارید مطمئن شود چاره ای جز گفتن این حرف ندارید اما مهم تر از گفتن این حرف ها عملکرد شماست. زن ها دوست دارند عشق تان را با کارهای تان نشان دهید. دادن یک شاخه گل، یک هدیه بی مناسبت، پیامک های احوالپرسی طول روز و خیلی کارهای ساده دیگر می تواند تاثیر خاصی روی رابطه شما بگذارد و این زندگی را در چشم همسرتان افتخار آمیزتر کند اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود، شما باید مراقب تمام حرف هایی که میان تان رد و بدل می شود باشید و فکر نکنید کلمات تاثیر چندانی ندارند. مهم تر از همه این که باید مراقب قول هایی که به همسرتان می دهید باشید. گرچه پاسخ مثبت شما به خواسته های همسرتان می تواند او را خوشحال کند اما عمل نکردن به وعده های کوچک و بزرگ تان مشکل را چند برابر خواهد کرد و تاثیری منفی روی نگاه همسرتان به شما و رابطه خواهد گذاشت.
● متاسفم
برای زن ها مهم ترین اتفاقی که می تواند بعد از یک دعوا یا دلخوری پیش بیاید، شنیدن عذرخواهی مردشان است. آن ها دوست دارند تاسف واقعی شما را ببینند و بعد از این دلخوری ها مورد دلجویی قرار گیرند. غرورتان را کنار بگذارید و اگر اشتباه کرده اید قبل از توضیح دادن دلایل تان از او عذر خواهی کنید. این که شما بدون گفتن این که پشیمانید شروع به توضیح دادن و دلیل تراشی کنید می تواند ناراحت کننده ترین واکنش بعد از دعوا برای یک زن باشد. پس اگر نمی خواهید اوضاع را از این که هست خراب تر کنید با یک جمله ای که از ته دل می گویید همه چیز را رو به راه کنید؛ بگویید: ببخشید و متاسفم!
● همه چیز را درست می کنم
حتی اگر یک سوپرمن نباشید باید بتوانید به همسرتان اطمینان دهید که همه چیز تحت کنترل است و تا زمانی که در کنارش هستید نمی گذارید زندگی تان را چیزی تهدید کند. گرچه شما با رفتارهای تان باید این اطمینان را در او ایجاد کنید اما در لحظاتی که او از ته دل غمگین است و احساس اضطراب می کند باید این جمله جادویی را به کار ببرید و به او آرامش دهید. اگر فکر می کنید فراهم کردن امکانات زندگی برای شاد کردن همسرتان کافی است اشتباه می کنید. ایجاد احساس آرامش و اطمینان و گاهی بیان کردن این جملات او را بسیار آرام تر و اعتمادش به زندگی مشترک تان را هم بیشتر خواهد کرد.
● بیا صحبت کنیم
اگر همسرتان مدتی است که ناراحت یا پریشان است اما توضیحی در این مورد به شما نمی دهد، باید خودتان پیش قدم شوید. شاید او مشکل بزرگی دارد که گفتنش برایش آسان نیست و شاید هم منتظر جرقه ای از طرف شماست. یادتان نرود که هیچ ناراحتی بی دلیل نیست و این که شما از کنار این پریشانی ها بگذرید و آن ها را جدی نگیرید، می تواند همسرتان را ناراحت تر از آنچه هست کند و حتی گاهی زندگی مشترک تان را هم زیر سوال ببرد. پس بعد از هر دلخوری که بین تان پیش می آید یا حتی زمانی که می بینید رفتار همسرتان تغییر کرده اما دلیلش را نمی دانید، به او پیشنهاد گفت وگو دهید و حتی اگر از این گفت وگو طفره رفت برایش توضیح دهید که شنیدن حرف ها و احساساتش چقدر برای شما اهمیت دارد و چقدر برای بهتر کردن زندگی مشترک تان اشتیاق دارید.